بؤلوم :
جمعه 25 آذر 1390     یازار : تورك اوغلو
دده ‌قورقود

نام دده قورقود اكنون در دنيا شناخته شده است .در حدود قرن شانزده ميلادي به صورت مكتوب در آمده‌ است.اين مجموعه از ۱۲ داستان به نثر و نظم تشكيل شده و مجموعه پر ارزشي است كه زندگي، ارزشهاي اجتماعي و باورهاي ايل‌هاي تركي را نشان مي‌دهد. قدمت داستانها مربوط به قرنهاي چهاردهم و پانزدهم ميلادي ميباشد شايد گمنامترين جايي كه شناخت كمتري نسبت بدان دارند ايران باشد. غالب دانشگاههاي بزرگ دنيا آنرا از شاخه هاي تخصصي زبان تركي تدريس مي كنند و ترجمه هاي آن در ادبيات زبانهاي ديگر نيز وارد شده است كه اولين انها به زبان الماني در سال ۱۸۱۵ بوده است.

 

شخصيت دده‌قورقود:

شخصيت دده‌قورقود كه كتاب به نام او ناميده شده  يك فال‌بين، آوازه‌خوان دوره‌گرد (اوزان) و روحاني غز است كه كرامات و فضايل عظيمي دارد. واژه دده به معني «بابابزرگ» است.

با نگاهي‌ ديگر به‌ اين‌ قصّه‌ها مي‌توانيم‌ اوصاف‌ دده‌ قورقود را چنين‌ وصف كنيم:

دده‌ قورقود به‌ همه‌ چيز آگاه‌ است‌. ايزد تعالي‌ الهامبخش‌ اوست‌. چون‌ نزديك‌ به‌ زمان‌ آشكار گرديدن‌ دين‌ مبين‌ اسلام‌ و ظهور رسول‌ اكرم‌(ص‌) به‌ دنيا آمده است، چونان‌ مبشّري‌ مذهبي،‌ و از بندگان‌ خاصّ خداست‌. نزديكي‌ به‌ ايزدتعالي‌، پيامبر حق، و آشنايي‌ با اصول‌ و احكام‌ ديني‌ باعث‌ شده‌ وي‌ به‌ صورت‌ مردي‌ مقدس‌ درآيد كه‌ با زباني‌ سخته‌، استوار و آهنگين‌، اشعار تر بسرايد و قصّه‌هاي‌ ناب‌ نقل‌ كند. وي‌ صاحب‌ كرامات‌ است‌؛ چون‌ هر چه‌ مي‌گويد، همان‌ مي‌شود.

دده‌ قورقود داستانسرايي‌ قدرتمند و سخنوري‌ بزرگ‌ است‌. درواقع،‌ شاعر، حكيم‌ و عارف‌ زمان‌ خويش‌ است‌؛ عارفي‌ كه‌ ايزدتعالي‌ الهام‌بخش‌ اوست‌. پيرمرد شاداب‌، سرزنده‌ و سرحالي‌ كه‌ به‌ بنا به‌ قولي‌ دويست‌ و نود و پنج‌ سال‌ در اين‌ جهان‌ زندگي‌ كرده‌ است‌.

وي‌ مردي‌ است‌ مجر‌ّب‌ كه‌ دربارة‌ امور دولتي‌، جشنها و آداب‌ و رسوم‌ كُهن‌، كارزار و آشتي‌ و… آگاهي‌ فراواني‌ دارد، و به‌ خوبي‌ مي‌تواند از عهدة‌ رفع‌ مشكلات‌ بيگهاي‌ اوغوز برآيد.

مهم‌تر از همة‌ اينها، دده‌ قورقود يك‌ اوزان‌ است‌؛ اوزاني‌ كه‌ حكايتگر شاديهاي‌ و غمهاي‌ مردمانِ خويش‌ است‌.او در بيشتر صحنه‌ها، قوپوز)ساز( به‌ دست‌ ظاهر مي‌شود و از سرگذشت‌ مردان‌ جاودانِ حماسه‌ها و سنّتهاي‌ تركان‌ حرف‌ مي‌زند و نغمه‌هاي‌ شادمانه‌ و اندوهزا مي‌سرايد. از صداي‌ سازش‌ دلهاي‌ افسرده‌ و مرده‌ زنده‌ مي‌شوند، كوههاي‌ خشكيده‌، سرسبز مي‌گردند، درختان‌ خشكيده‌، غرق‌ در شكوفه‌ مي‌شوند، و آب‌ از چشمه‌هاي‌ خشكيده‌ بر مي‌جوشد.

باباگرگر – دده قورقود:. گرگر-قورقور كلمه اي تركيبي تركي است.  در زبان تركي قور به معاني جرقه٬ شراره٬ اخگر٬ آتشپاره و … استּ(قورخانه به معني زرادخانه از همين ريشه است). همچنين گورگور به معاني آبشار و شعله٬ و قورقور نيز به معاني آواي درهم و بر هم٬ ظرف آهني براي نوشيدن آب٬ ناودان كوچك٬ قوطي آهني بيضي شكل استּ علاوه بر نام خود گورگور٬ اكثريت مطلق اسامي جغرافيايي پيرامون آن نيز اعم از روستا و رود و كوه و تپه و …  از جمله در غرب آجي چاي٬ در جنوب  اوچ بلاغ٬ قره خان بلاغ٬ ديره كلو٬ قزلجه كند٬ و در شمال غري دوغان٬ باشلوجه٬ قوچاق٬…همه تركي است.

گرچه محتمل است كه نام گورگور و يا قورقور داراي معاني فوق الذكر بوده باشد اما با اينهمه بعضي از اهالي ترك٬ در ادبيات فولكلوريك تركي و آذربايجاني و حتي محققين باباگرگر را با دده قورقود و بقعه باباگرگر را با مزار دده قوقود يكي ميدانند. بويژه در ادبيات آشيقي تركي٬ مزارهاي با نام گرگربابا٬ به دده قورقود انتساب داده مي شوند. يكي از محققين در اينباره چنين مي گويد: “در نقل قولهايي كه از برخي از آشيقان ميشود٬ رواياتي مبني بر آنكه دده قورقود با پيغمبر اسلام ملاقات كرده و پس از ديدار با وي در راه بازگشت٬ دين اسلام را به طوايف ترك اوغوز آموخته است.

آنگونه كه ما شنيده ايم در استانهاي كرمانشاه و خوزستان٬ همچنين در خاك عراق٬ مكانهايي با نامهايي مانند باباگورگور٬ باباغرغر و … وجود دارند. نام اين اماكن  با روايات نقل شده از آشيقان منطبق است و مي توان به همچو استنباطي رسيد كه دده قورقود در زمانه خود٬ شخصي مشهور بوده و در مسير خود به حجاز براي ديدار با پيغمبر اسلام ٬         در محلهايي كه اطراق نموده نام خود را به يادگار گذارده است. اين محلها در راه آذربايجان٬ كرمانشاهان٬ خوزستان و عراق بوده و در يك مسير قرار دارند. باباگرگر و بابا غرغر٬ تلفظ  فارسي  و عربي دده قورقود است.

گرچه امروزه اكثرا فرم “قورقود” بكار مي رود با اينهمه شكل صحيح اين نام به ويژه در تركى آذربايجانى “قورخود” به معنى مهيب و يا انديشناك مي باشد. امروز در منطقه ترك نشين شمال خراسان-افشار يوردو -  در شهرستان تركى بجنورد نيز محلى بنام “قورخود” وجود دارد.

افسانه دده قورقود از آلتايهاى سيبرى به تركستان و از تركستان به قفقاز و خاورميانه و از قفقاز و خاورميانه به سوى آناتولى و آسياى صغير و بين النهرين راهى طولانى طى نموده٬ حكايات آن در هر كدام از اين سرزمينها بارها و بارها از سوى توده هاى

ترك خوانده شده است. با هر خوانش٬ متقابلا بخشهايى از بافت و رويدادهاى آن سرزمين را در خود جذب نموده و به واقع قورقودى نو آفريده شده است. بدين ترتيب هر قورقود در حالى كه ادامه دهنده قورقود پيشين و غير از آن است در عين حال خود او نيز است. افزون بر آن در دنياى ترك٬ روشن بينان خردمندى كه به حيات معنوى توده ها جهت مي داده اند از سوى خلق قورقود ناميده شده اند. به همين سبب است كه در دنياى ترك٬ ما نه با يك دده قورقود بلكه با سيستمى از دده قورقودهاى معنوى – تبارى مواجه مي شويم و باز به همين سبب است كه در مناطق مختلف دنياى ترك٬ از ازبكستان تا آنادولو و توركمان ائلي در عراق و بويژه در آذربايجان از دربند تا قروه٬ مزارهاى بسيار قورقود مشاهده ميشود. تا قورقود دربند و قروه آذربايجان٬ صدها قورقورد ديگر وجود داشته است و دده قورقودى كه در كتاب دده قورقود از آن نام برده مي شود نيز تنها يكى از آخرين نمايندگان سلسله قورقودهاست. شخصيت و افسانه هاى دده قورقود متعلق به دنياى تركى و دده قورقود و افسانه هاى دده قورقود ميراث مشترك همه خلقهاى ترك است. آنچه كه انحصاراً به آذربايجان تعلق دارد گونه اى از آن يعنى كتاب دده قورقود است كه بلاواسطه در آذربايجان (تركيه٬ قفقاز و ايران) شكل نهايى خويش را پيدا نموده و به تركى آذربايجانى نگاشته شده است

هم اكنون نيز ترانه و داستان سراييان اذربايجان (عاشيق) به ده ها و مناطق مختلفي پاي مينهند و به داستان سرايي از دده قرقورد ميپردازند.