فرورتيش(فرهاد) از اهالي ماد بود و قصد داشت تا استقلال از دست رفته ماديها را ديگر بار احيا كند.ازآنجا كه آمال استقلال طلبانه وي، خواست و آرزوي قلبي توده هاي وسيع مردم مركزي و ماننا بود ، لذا آنان با همه وجود تا پايان در كنار فرورتيش ماندند و عليه پارسيان مبارزه كردند و پس از آن كه اين عيان به خون كشيده شد ، همين آمال و مهر و دوستي نسبت به رهبر قيام ، در دل و جان مردم لانه كرد و او چون قهرماني جاويد در افسانه ها ، داستانهاي حماسي ، حكايات ، و در يك كلام در ادبيات شفاهي و فولكولور مردم – اگرچه ماهيت موضوع داستانهاي مزبور دگرگون شد- انعكاس يافته و جاويد گشت.
اين يك حقيقت تاريخي است كه هيچ ملتي قهرمان محبوب خود را به بوته فراموشي نمي سپارد و همواره سلحشوراني را كه در صدد جامه عمل پوشاندن به آمال و آرزو هاي اوست ، در ياد وسينه خود زنده نگه داشته و در ادبيات شفاهي خويش ، آنها را به شخصيت ايده آل خود بدل نموده و ابدي و جاويد مي سازد.مانند ساير ملت ها ، هر كدام از افسانه ها و داستانهاي حماسي و عاشقانه و حكايات فولكوريك تركان آذري نيز ، مسلما با حادثه اي تاريخي و با آمال مردم در دوره اي خاص مربوط بوده و نشات يافته از آنديشه و آلام و خلاقيت ملت است كه با گذشت اعصار شاخ و برگ يافته و به صورت يك داستان و افسانه ملي در آمده است.به عنوان مثال از داستانهاي عموم تركان مي توان به ” داستانهاي آلپ ارتونقاس” ، “ماناس” ،”اوغوزخان” و از داستانهاي مردم آذربايجان مي توان به داستانهاي دده قورقود ، كوراوغلو، شاه اسماعيل ، قاچاق نبي ، گولگز اشاره نمود.
داستان شيرين و فرهاد در همدان و آذربايجان پديد آمده و يكي از كهن ترين داستانهاي منطقه است كه تعيين دوران دقيق آفرينش آن مشكل مي نمايد. شيرين برادر زاده ميهن بانو حاكم بردعه بوده است . بنابراين قيام فرورتيش (فرهاد) و به نيزه نشانده شدنش در همدان و نقرنقش به زنجير كشيده شده او در بغستان (بيستون)ميان مردم آزربايجان به صورت افسانه اي عاشقانه كه پاياني تراژيك دارد ماندگار شده است . در واقع فرهاد نماد مقاومت و عصيان مردم آزربايجان بر عليه اشغالگران بوده است . نزديكي قصر شيرين به بغستان (بيستون)جايي كه اكنون در كرمانشاه قرار دارد نشان دهنده اين است كه لرستان و قسمتي از كردستان عراق و كردستان ايران همه در اراضي ماد ماننا كه موطن اهالي التصاقي زبان بوده اند و اقوام پروترك در اين مناطق ميزيسته اند . در واقع كتيبه داريوش در بيستون و نقش فرهاد توسط داريوش جهت مرعوب ساختن و جلوگيري از قيام مجدد ترك ها بر عليه اشغالگران هخامنشي بوده است .
اين داستان كه داراي مضموني حماسي و عاشقانه و قدمتي چند هزارساله در
ادبيات شفاهي مردم آذربايجان است ، از بدو آفرينش آن در دوران ”
فرورتيش=فرهاد ” تاكنون امال ملي مردم آذربايجان را به شكل حماسي (در قالب
كوه كني فرهاد) در بطن خود محفوظ داشته و با حضور ” شيرين ” برادر زاده
ميهن بانو حكمدار ” بردعه ” مضمون عاشقانه و عاطفي كسب كرده و به صورت يك
داستان ملي ِ حماسي و عاشقانه در آمده است.
از اينرو بنظر ما ، نظر مولفان كتاب “ تاريخ ادبيات آذربايجان ” و نيز
نظر مورخ و دانشمند ارجمند رحيم رئيس نيا در تاييد نظر مولفان كتاب مبني بر
اينكه كلمه ” فرورتيش ” و شخصيت تاريخي وي پديد آمده است كاملا صحيح است و
در واقع حكايت فرهاد كه اسطوره سلحشوري دلاوري در زبان توده مردم بوده ،
به مرور مضمون عاشقانه نيز كسب كرده است.