بؤلوم :
جمعه 25 آذر 1390     یازار : تورك اوغلو

 

از ويكي‌پديا، دانشنامهٔ آزاد

مختصات: شرقي′۱۶°۴۶ شمالي′۲۴°۳۷ (نقشه)

براي ديگر كاربردها، مراغه (ابهام‌زدايي) را ببينيد.

مراغه
ماراغا

Awhadi's Tomb.jpg

Red pog.svg

مراغه

Iran location map.svg

°۴۶٫۱۶شرقي °۳۷٫۲۴شمالي

اطلاعات كلي

كشور

Flag of Iran.svg ايران

استان

آذربايجان شرقي

شهرستان

مراغه

بخش

مركزي

نام(هاي) قديمي

افراه‌رود، افرازه‌روح، افراهروذ، افرازه‌رود، افرازهارود، امدادهارود، مراوا يا ماراوا، ماراغا [۱]

مردم

جمعيت

۱۵۱،۴۸۶ [۲]

رشد جمعيت

۱٫۳۵ درصد

تراكم جمعيت

۷٬۰۰۰ نفر بر كيلومتر مربع

زبان‌ گفتاري

تركي آذربايجاني

مذهب

شيعه

جغرافياي طبيعي

مساحت

۲۵٫۹۷ كيلومتر مربع[۳]

ارتفاع از سطح دريا

۱۴۷۷٫۷ متر [۴]

آب‌وهوا

ميانگين دماي سالانه

۱۲٫۵ سانتي‌گراد [۴]

ميانگين بارش سالانه

۳۲۲٫۴ ميلي‌متر [۴]

روزهاي يخبندان سالانه

۸۱٫۵ [۴]

اطلاعات شهري

شهردار

نادر ابراهيمي [۶]

ره‌آورد

صابون مراغه،
سجوق و باسلوق
، فرش

پيش‌شماره تلفني

۰۴۲۱[۵]

وبگاه

وب‌گاه مراغه

قسمتي از نقشه ايران در دوره افشاريه.
نام مراغه در جنوب‌شرقي درياچه اروميه (در نقشه: درياچه شاهي)، به انگليسي:
Muragha نوشته شده‌است.

مَراغه يكي از شهرهاي استان آذربايجان شرقي و مركز شهرستان مراغه است. مراغه در كنار رودخانه صوفي چاي و در مشرق درياچه اروميه و بر دامنه جنوبي كوه سهند قرار گرفته‌است. اين شهر با ۱۵۱،۴۸۶ نفر جمعيت [۲] و حدود ۲۶ كيلومتر مربع مساحت،[۳] بزرگ‌ترين و پرجمعيت‌ترين شهر استان آذربايجان شرقي پس از كلان‌شهر تبريز است.[۲] شهر مراغه در ۱۳۵ كيلومتري مركز استان، واقع شده‌است.

محتويات

 [نهفتن

نام [ويرايش]

واژهٔ مراغه پس از فتح ايران توسط عرب‌ها رايج شده‌است. به گفته مورخان، اين شهر با نام‌هايي همچون افراه‌رود (احمد بلاذري)، افرازه‌روح (معجم‌البلدان)، افراهروذ (احمد بن يعقوبي)، افرازه‌رود (ياقوت)، افرازهارود (بارتولد)، امدادهارود، مراوا يا ماراوا (كسروي) و ماراغا (ويلسون) شناخته مي‌شده‌است.[۱]

وجه تسميه [ويرايش]

در مورد وجه تسميه نام مراغه نظريات زير مطرح شده‌است:

قريةالمراغه

جغرافي‌نويسان عرب بر اساس يك افسانه چنين مي‌گويند: «در سال ۱۲۳ هجري، زماني كه مروان ابن محمد، والي ارمنستان و آذربايجان از جنگ موقان (مغان) و گيلان بازمي‌گشت به دليل سبز و خرم بودن اين منطقه، در آن فرود آمد و چون در آنجا سرگين فراوان بود و چهارپايان سپاه در آن خاك و سرگين مي‌غلتيدند بدانجا گفتند «قريةالمراغه»[*۱] و سپس قريه را از آن برداشتند و مراغه بماند.»[۱]

ماراوا

احمد كسروي در كتاب آذري يا زبان باستان آذربايجان مي‌نويسد:
«بي‌گمان درستِ اين نام مراوا يا ماراوا بوده و از اينرو معني آن را جايگاه ماد توان پنداشت.»[۷]

ماراغا

ويلسون، سياح انگليسي در سفرنامه‌اش لفظ مراغه را برداشتي از نام يك اسقف مشهور نسطوري به نام ماراغا مي‌پندارد.[۱]

ماركيانا

برخي محققان نام مراغه را با ماركيانا كه در كتاب تعليمات جغرافيايي بطلميوس به درياچه اروميه اطلاق شده، مرتبط مي‌دانند.[۱]

مارا آغا

به عقيدهٔ دكتر عيسي بيگلو «پس از تسلط تركان بر آذربايجان و رواج تركي در اين سرزمين نام مراغه از نام تركي تركيب يافت؛
در زبان تركي، مارا به معني جايگاه، مكان و سرزمين است. و آغا نيز در اين زبان به معني بزرگ، ارباب، خان و امير است. بنابراين كلمه مراغه در اصل ماراآغا و به معني جايگاه بزرگان و خوانين بوده‌است سپس در اثر گذشت زمان به ماراغا و مراغه تبديل شده‌است. با توجه به اينكه از روزگاران قديم، شهرستان مراغه يكي از مناطق آباد و پرجمعيت و مهم آذربايجان بوده‌است و مورد توجه اشراف و بزرگان و امرا قرار مي‌گرفت، اين نام بي‌مناسبت نبوده‌است.»[۱][۸]

پيشينه [ويرايش]

پيش از اسلام [ويرايش]

اگر چه اطلاعات زيادي درباره اين شهر در دوران قديم در دست نيست با توجه به نوشته‌هاي پراكندهٔ جمعي از مورخان نمي‌توان در قدمت اين شهر ترديد داشت و اهميت آن را در دوران قبل از اسلام ناديده گرفت. [۹]

دياكونوف با استفاده از مندرجات الواح آشوري از وجود يك پادشاهي نيمه‌مستقل به نام اوئيش‌ديش يا ويش‌ديش در سدهٔ هشتم قبل از ميلاد در حدود ناحيهٔ مراغهٔ كنوني[۱۰] و در جوار قلمرو دولت ماننا و تحت نفوذ آن[۱۱] خبر داده‌است. اما هيچ نشانه‌اي از قرارگاه و مركز اين دولت محلي باستاني در دست نيست.[۱۲]

در سال ۳۶ پيش از ميلاد، مارك آنتوني، سردار روم پايتخت آتروپاتكان، شهري به نام فراعته يا فراسپا كه داراي استحكامات تدافعي خوبي بوده‌است را محاصره كرده بود كه در نهايت مغلوب مقاومت آتروپات‌ها و پارتيان شد و عقب‌نشيني كرد. شهر نام‌برده به احتمال زياد مراغه كنوني بوده‌است. [۱۳]

پس از اسلام [ويرايش]

در سال ۲۲ هجري قمري ناحيه مراغه در پي حمله اعراب به تصرف ايشان در آمد. [۱۴]

محمد افشين در سال ۲۸۰ هجري قمري پس از غلبه بر حاكم مراغه، عبدالله بن حسين همداني، مراغه را به عنوان پايتخت حكومتش برگزيد. [۱۵]

عهد مغول [ويرايش]

مغولان در ماه صفر سال ۶۱۸ هجري قمري عزم تسخير مراغه كردند. پس از يك هفته درگيري، مراغه به تصرف آنان در آمد سپس خون بسيار ريختند و هر چه مي‌توانستند غارت كرده باقي را سوزاندند و خارج شدند. [۱۶]

در سال ۶۲۲ هجري قمري جلال‌الدين خوارزمشاه بدون مقاومت مهمي مراغه را تصرف كرد. در اين زمان قسمتي از ويراني‌هاي حمله مغول ترميم مي‌گردد. [۱۷]

پس از رفتن سلطان جلال‌الدين از آذربايجان، در اواخر سال ۶۲۸ هجري قمري قشون مغول دوباره مراغه را تصرف كردند. [۱۸]

 

گنبد محافظي كه روي بقاياي رصدخانه مراغه بر فراز تپه رصد در سمت شمال غربي مراغه ساخته شده‌است.
عكس، گرفته‌شده در جريان گذرش سيارهٔ ناهيد در سال ۲۰۰۴م.

هلاكوخان

پس از مرگ چنگيزخان، متصرفات مغول بين فرزندانش تقسيم شد. در اواخر نيمه اول قرن هفتم يكي از نوادگان چنگيز به نام هلاكو فرماندهي اردوي غرب را به دست گرفت و بار ديگر به ايران حمله كرد. وي پس از تصرف نقاط شرقي ايران و قلع و قمع اسماعيليان عازم بغداد شد. هلاكو بغداد را غارت كرد و با قتل مستعصم به خلافت عباسيان خاتمه بخشيد.[۱۹]

سپس در تاريخ صفر ۶۵۶ هجري قمري به ايران مراجعت كرد و در آذربايجان مستقر شد و مراغه را به سبب آب و هواي خنك و مراتع خرم، پايتخت خود قرار داد. اوج شهرت و آبادني مراغه در اين زمان است. به فرمان هلاكو دانشگاهي بزرگ، رصدخانه و ساير مراكز تحقيقات و علمي به دست خواجه نصيرالدين طوسي با همكاري چندين دانشمند ستاره‌شناس ديگر تاسيس شد و دانش‌پژوهاني از اطراف و اكناف عالم جهت مطالعه به اين شهر رو آوردند.[۲۰]

هلاكو در سال ۶۶۳ هجري قمري در اثر عارضه‌اي در گذشت و طبق آئين مغول به خاك سپرده شد.
خواجه نصيرالدين طوسي در آن واقعه مي‌گويد: [۲۱]

چون هلاكو ز مراغه به زمستان‌گه شد

 

كرد تقدير ازل نوبت او را آخر

سال بر ششصد و شصت و سه، شب يكشنبه

 

كه شب نوزدهم بُد ز ربيع‌الاخر

با توجه به اين كه هلاكو بودايي و زن و مادرش مسيحي بودند، در اين دوران مراغه و حوالي آن مركز مسيحيت به شمار مي‌رفته‌است. روميان، ارامنه، نسطوريان، به ويژه دانشمندان و هنرمندان اين فرق در مراغه گرد آمدند و كليساهاي متعددي ساخته شد. [۲۲]

حصار شهر

شهر با ديواري بلند محصور بوده‌است كه منسوب به دوران حكومت هلاكو است. [۲۳]

در قرن هشتم هجري كه ايلخانان ضعيف شدند، حكومت به دست فئودال‌هاي مغول، چوپانيان و جلايريان افتاد. [۲۴]

دوره قاجار

در اوايل اين دوره، مراغه جزء ده شهر بزرگ و پرجمعيت ايران بوده‌است كه شهرهاي بناب، عجبشير، ملكان، هشترود، مياندوآب (مرحمت آباد)، مهاباد (ساوج بلاغ)، آذرشهر (دهخوارگان)، شاهين دژ و قره آغاج از توابع آن بوده‌اند. در اين دوره اولين كارخانه اسلحه‌سازي ايران در مراغه داير شده‌است. [۲۵]

مردم [ويرايش]

زبان [ويرايش]

مردم مراغه به زبان تركي آذربايجاني تكلم مي‌كنند. همچنين زبان ارمني در بين مسيحيان ساكن رواج دارد.[۲۶]

حمدالله مستوفي در ۷۴۰ قمري در كتابش، نزهةالقلوب، زبان مردم شهر مراغه را «پهلوي مغير» يا «پهلوي معرّب» ناميده[۲۷][۲۸] كه منظور همان زبان آذري است.[۲۹]

مراغي‌هاي رودبار الموت

پس از حملات عرب‌ها گروهي از مردم مراغه در حدود هزار سال پيش از آن شهر كوچيده و به منطقه رودبار الموت رفتند. اين كوچندگان امروز نيز به نام مراغي‌ها ناميده مي‌شوند و در ۷-۸ روستاي رودبار الموت سكونت دارند و به زبان مراغي سخن مي‌گويند.[۳۰] مراغيان، مانند ساير ساكنان منطقه به صورت رسمي شيعه شناخته مي‌شوند اما به نظر مي‌رسد به آيين زرتشتي و نيز اسماعيليه مقيد هستند. [۳۱] حمدالله مستوفي در نزهةالقلوب مي‌نويسد: «مراغيان را به مزدكي نسبت كنند، و چون اشخاص باسواد در ميان مراغي‌ها ناياب است و در كتمان طريقهٔ خود مُصرند و هيچ‌گاه ميل ندارند ديگران به راه رسم و عقيدهٔ آنها آگاه شونده از اين رو نمي‌توان به حقيقت معتقدات آنها آگاهي يافت.»[۳۲][۳۳]

احسان يارشاطر زبان مراغي را بازماندهٔ زبان مادها مي‌داند و چنين توصيفش مي‌كند: «زبان مراغي، مانند برخي از لهجه‌هاي تاتي طارم عليا (هزار رودي و نوكياني) و اشهاردي و چلي (در رامند) و كرني و كرلقي (در خلخال) زباني نسبتاً محافظه‌كار است و بسياري از خصوصيات كهن‌تر لهجه‌هاي مادي را حفظ كرده‌است.[۳۴]»

زبان تركي با ورود سلجوقيان به آذربايجان و در دوره‌هاي بعد، حكومت قره‌قويونلوها و آق‌قويونلوها گسترش يافت و در زمان صفويه كه زبان دربار تركي بود به بالاترين پايگاه خود در آذربايجان رسيد و زبان همگاني شد. [۳۵]

دين [ويرايش]

اكثريت قريب به اتفاق مردم مراغه مسلمان و داراي مذهب شيعه هستند. اقليتي از ساير اديان از قبيل چند خانوادهٔ ارمني نيز در آن ساكن هستند. [۳۶][۳۷]

ارامنه

در زماني كه مراغه به عنوان پايتخت انتخاب شده بود از آنجا كه مادر هلاكو مسيحي بود، مسيحيان از امتيازات خاصي برخوردار بودند؛ روميان، ارامنه و نسطوريان از اطراف و اكناف در اين شهر گرد آمدند و كليساهاي متعدد ساخته شد. در آن زمان خليفهٔ ارامنه در اين شهر سكونت داشته‌است. [۳۷]

غازان در زمان حكومتش فرمان قبول اسلام و تخريب كليساها، معابد يهود و بودايي و آتشكده‌هاي زرتشتي را صادر مي‌كند. اين فرمان در مراغه نيز به شدت تعقيب مي‌شود و به مرور زمان از تعداد ارامنه در اين منطقه كاسته مي‌شود.[۳۷]

در ادوار گذشته و در اثر حملات كردها و همزمان با مهاجرت بزرگ ارامنه ايران در سال ۱۸۲۸ ميلادي تعداد ۷۰۰ خانوار ارمني از اين شهر و روستاهاي اطراف به قفقاز مهاجرت كردند و تعداد زيادي از دهات ارمني‌نشين خالي از سكنه شد. اينان در دهكده‌اي كه در قره‌باغ ايجاد و به مناسبت خاست‌گاه‌شان مراغه نام‌گذاري شده بود ساكن شدند.[۳۷]

بعد از وقايع شهريور ماه سال ۱۳۲۰ و وقايع سال ۱۳۲۴ نيز تعداد زيادي از ارامنه به اتحاد جماهير شوروي مهاجرت كردند. در حال حاضر تعداد ارامنه ساكن در مراغه كمتر از ۱۵ خانوار است.[۳۷]

جمعيت [ويرايش]

طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال ۱۳۸۵ برآورد جمعيت مراغه در نقاط شهري، برابر ۱۵۱،۴۸۶ نفر، ۳۹،۲۹۵ خانوار، با نسبت جنسي ۱٫۰۱ مرد به زن و بعد خانوار ۳٫۸۶ بوده‌است. [۲]

هرم جمعيتي نقاط شهري مراغه در سال ۱۳۸۵.[۲]

مردان

سن

زنان

۷۲۹ 

۸۰+

 ۷۷۱

۸۸۴ 

۷۵-۷۹

 ۸۸۵

۱٬۴۱۱ 

۷۰-۷۴

 ۱٬۴۰۲

۱٬۵۴۱ 

۶۵-۶۹

 ۱٬۶۲۴

۱٬۸۸۹ 

۶۰-۶۴

 ۱٬۹۳۷

۲٬۲۰۰ 

۵۵-۵۹

 ۲٬۲۷۸

۳٬۲۹۸ 

۵۰-۵۴

 ۳٬۱۲۴

۴٬۴۸۰ 

۴۵-۴۹

 ۴٬۱۳۴

۴٬۸۹۵ 

۴۰-۴۴

 ۴٬۹۹۲

۵٬۶۳۳ 

۳۵-۳۹

 ۵٬۷۵۴

۵٬۹۰۲ 

۳۰-۳۴

 ۶٬۱۵۵

۷٬۳۶۵ 

۲۵-۲۹

 ۷٬۵۸۶

۹٬۴۲۶ 

۲۰-۲۴

 ۹٬۷۴۲

۹٬۸۶۶ 

۱۵-۱۹

 ۹٬۲۱۸

۶٬۳۲۹ 

۱۰-۱۴

 ۶٬۰۵۶

۵٬۲۸۴ 

۵-۹

 ۴٬۹۱۴

۵٬۱۰۸ 

۰-۴

 ۴٬۶۷۴

جغرافيا [ويرايش]

موقعيت [ويرايش]

صوفي‌چاي

مراغه در جنوب غربي استان آذربايجان شرقي، در مشرق درياچه اروميه و بر دامنه جنوبي كوه سهند قرار گرفته و از شمال به شهرستان تبريز، از شرق به شهرستان هشترود، از جنوب به شهرستان مياندوآب و از غرب به درياچه اروميه محدود است. [۳۸][۳۹]

آب و هوا [ويرايش]

آب و هواي مراغه متعدل متمايل به سرد و نسبتاً مرطوب است. بيشينهٔ دماي اين شهر در تابستان‌ها حدود ۳۵ درجهٔ سانتي‌گراد بالاي صفر و كمينهٔ آن در زمستان‌ها حدود ۲۰ درجه سانتي‌گراد زير صفر است؛ همچنين ميزان بارش سالانه در مراغه حدود ۳۳۰ ميلي‌متر است. به‌جهت قرارگرفتن اين شهر در دامنهٔ جنوبي سهند، رودخانه‌هايي نظير صوفي‌چاي و مردق‌چاي كه از اين كوهستان سرچشمه مي‌گيرند، از داخل مراغه عبور كرده و در رونق و آباداني شهر تأثير به‌سزايي داشته‌اند.[۴۰]

بارندگي

بارش برف در اين شهر معمولاً از دي ماه شروع و تا اواسط اسفند ماه ادامه دارد. بارش باران‌هاي بهاري كه در اصطلاح محلي به نِيسان[*۲] مشهور است از اوايل فروردين ماه شروع شده و تا اواسط ارديبهشت ماه، ادامه مي‌يابد. متوسط سالانه بارش در شهر مراغه، حدود ۳۰۰ ميلي‌متر مي‌باشد و ايام يخبندان آن، حدود ۱۱۴ روز در سال است. [۴۱]

[نهفتن]Weather-rain-thunderstorm.svgآب و هواي مراغهNuvola apps kweather.svg

 

ژانويه

فوريه

مارس

آوريل

مـــــه

ژوئـن

ژوئيـه

آگوست

سپتامبر

اكتبـر

نوامبر

دسامبر

سـال

گرم‌ترين

۱۶٫۲

۱۷٫۴

۲۵٫۰

۲۹٫۸

۳۳٫۰

۳۷٫۴

۳۹٫۲

۳۹٫۸

۳۶٫۶

۳۰٫۲

۲۳٫۵

۲۰٫۴

۳۹٫۸

ميانگين گرم‌ترين‌ها

۳٫۵

۵٫۰

۱۰٫۱

۱۷٫۰

۲۲٫۵

۲۸٫۹

۳۲٫۹

۳۲٫۶

۲۸٫۱

۲۰٫۶

۱۲٫۲

۵٫۹

۱۸٫۳

ميانگين سرد‌ترين‌ها

-۳٫۷

-۲٫۹

۰٫۹

۶٫۴

۱۰٫۵

۱۵٫۵

۱۹٫۸

۱۹٫۳

۱۴٫۵

۹٫۰

۳٫۳

-۱٫۳

۷٫۶

سردترين

-۱۵٫۶

-۱۶٫۸

-۱۶٫۴

-۵٫۴

۱٫۰

۸٫۰

۱۱٫۰

۱۱٫۶

۵٫۴

-۰٫۶

-۸٫۴

-۱۴٫۲

-۱۶٫۸

بارش
mm

۳۱٫۰

۲۸٫۴

۴۹٫۷

۶۴٫۶

۳۴٫۰

۷٫۹

۲٫۶

۱٫۶

۲٫۷

۱۹٫۴

۴۴٫۵

۳۶٫۰

۳۲۲٫۴

 

منبع: سازمان هواشناسي ايران (۱۹۸۳-۲۰۰۵)[۴]

ناهمواري‌ها [ويرايش]

به طور كلي شهرستان مراغه متشكل از دو ناحيهٔ كوهستاني و جلگه‌اي است كه از شمال به جنوب و از شرق به غرب تا سواحل درياچه اروميه و جلگه مياندوآب از ارتفاع كوه‌ها كاسته مي‌شود. [۴۲]

ارتفاعات سهند در شمال، منديل‌بسر و سرگوني در جنوب شرقي، قوزلجه در شمال غربي و قره‌قشون در جنوب غربي از ارتفاعات مهم اطراف اين شهر هستند. [۴۳]

پوشش گياهي [ويرايش]

با توجه به جلگه‌اي و كوهستاني بودن شهرستان و قسمت‌هاي جلگه‌اي را كلاً باغات تشكيل داده و بيش از ۳۱/۶۱٪ از وسعت شهرستان ارضي كشاورزي با پوشش گياهي است و حدوداً ۲۵۵۰۰۰ هكتار از وسعت شهرستان را تشكيل مي‌دهد.شهرستان مراغه فاقد جنگل بوده و ليكن گونه‌هاي زالزالك، سنجد، ليك سرخ و... به چشم مي‌خورد.[۴۴]

تنوع جانوري [ويرايش]

يكي از قديمي‌ترين جايگاه‌هاي فسيل ايران منطقه‌اي در مراغه است. ببرهاي شمشير دندان كه برخي به آن ببر دندان خنجري هم مي‌گويند، در اين جايگاه زندگي ميكرده‌اند. زرافه‌هاي گردن كوتاه، گورخر كوچك، فيل كوچك و كفتار هم در اين محل زندگي ميكرده‌اند و تنوع تعداد گونه‌هاي جانوري در رسوبات باقي مانده شامل جوندگان، اسب‌ها، فيل‌ها و گوشت خواران(گرگ‌ها، ببر دندان و خرس)است. فسيل‌هاي منطقه مراغه قدمت ۷ ميليون ساله اين منطقه را به عنوان نخستين اثر ملي، طبيعي و فسيلي ايران بازگو مي‌كند. اين منطقه يكي از غني ترين مناطق سنگواره‌اي جهان بوده و در آخرين مطالعات صورت گرفته، فسيل‌هاي ماموت، زرافه و آهو كشف شده‌است. با كشف بيش از ۵۷۳ فسيل از گونه‌هاي مختلف جانداران عظيم‌الجثه در شهرستان مراغه، اين منظقه به عنوان «بهشت فسيل ايران» معرفي شده‌است.[۴۴]

زمين‌شناسي [ويرايش]

منطقه فسيلي [ويرايش]

نوشتار اصلي: منطقه فسيلي مراغه

در ميانهٔ قرن ۱۹ ميلادي لايه‌هايي فسيلي در خاك مراغه كشف شد؛ اولين بار در سال ۱۸۴۰[۴۵] يك مامور شوروي به نام «خانيكوف» كه به عنوان كنسول دولت روس در تبريز مقيم بود مقاديري استخوان و فسيل كشف كرد.[۴۶] از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ تيمي مشترك از موزه تاريخ طبيعي لس آنجلس و موزه ملي تاريخ طبيعي آمريكا اقدام به حفاري و مطالعه در منطقه كردند. قدمت اين لايه‌ها ۱۱ تا ۵ ميليون سال پيش (اواخر ميوسن تا اوايل پليوسن) دانسته شده‌است. [۴۷]

در گذشته محققان و كارشناسان مختلفي از كشورهاي اتريش، انگليس، آمريكا، فرانسه و در سال‌هاي اخير از كشورهاي فنلاند، چين و ژاپن مطالعاتي بر روي فسيل‌هاي منطقه انجام داده‌اند. [۴۸]

نماي شهر [ويرايش]

از ويژگي‌هاي مراغه، باغ‌هاي بزرگ اطراف شهر و خيابان‌هاي مشجر است.[۴۹]

شهر در امتداد يك دره سرسبز كشيده شده‌است [۵۰] كه آن را كوه‌ها و تپه‌ماهورهايي چند احاطه كرده‌اند.[۵۱]

سراسرنمايي از مراغه.

جاي‌هاي ديدني [ويرايش]

آثار تاريخي [ويرايش]

مراغه به لحاظ بافت غني تاريخي و فرهنگي، با بيش از ۳۰۰ اثر ثبت شده ملي، جزء ۱۰ شهر برتر كشور محسوب مي‌شود. [۵۲][۵۳]

مزارهاي پنجگانه [ويرايش]

نوشتار اصلي: مزارهاي پنج‌گانه مراغه

اين پنج بناي متعلق به قرن‌هاي ۶ تا ۸ هجري، برجسته‌ترين بقاع واقع در اين شهر هستند:[۵۴]

«گنبد سرخ» يكي از بهترين نمونه‌هاي بناهاي آجري ايران است.[۵۴]

گنبد سرخ

در بين پنج بقعهٔ واقع در مراغه قديمي‌ترين است كه در آذربايجان بيشتر به گنبد قرمز مشهور است. تاريخ احداث بنا ۱۵ شوال ۵۲۵ هجري قمري است و در جنوب غربي شهر واقع شده‌است. [۵۵][۵۶]

برج مدور

احداث اين بنا در تاريخ رجب ۵۶۳ هجري قمري به پايان رسيده‌است. اين بناي مدور كه از گنبد و سقف آن چيزي بر جا نمانده‌است در كنار گنبد كبود قرار دارد. [۵۷][۵۶]

گنبد كبود

در فاصلهٔ حدود ۱۰ متري برج مدور بنايي به شكل منشور ده‌وجهي وجود دارد كه مردم محلي آن را «قبر مادر هلاكو» يا «گؤي برج» (به معناي «برج كبود») مي‌نامند.[۵۸] البته با توجه به كتيبه‌هاي حك شده بر بنا كه آياتي از قرآن در آن‌ها به چشم مي‌خورد ادعاي نسبت اين بنا با مادر مسيحي هلاكو مردود است. [۵۶]

گنبد غفاريه

تاريخ احداث اين مقبره در فاصله سال‌هاي ۷۲۵ تا ۷۲۸ هجري قمري است. اين بناي مربعي شكل در شمال غربي شهر و در كنار رودخانه صوفي قرار دارد. [۵۹][۵۶]

گوي برج

اين بنا در محلهٔ اتابك، كوچهٔ سبزيچي‌ها قرار داشت كه در طول سال‌هاي ۱۳۱۵-۱۳۱۶ هجري شمسي به كلي ويران شد و امروزه اثري از اين بناي مدور وجود ندارد. [۶۰][۵۶]

رصدخانه [ويرايش]

نوشتار اصلي: رصدخانه مراغه

پس از انتخاب مراغه به عنوان پايتخت از سوي هلاكو، به تقاضاي خواجه نصيرالدين طوسي موجبات ايجاد رصدخانه‌اي بر تپه‌اي در شمال غرب شهر فراهم شد. خواجه اقدام به تاسيس اين رصدخانه كرد و زيج ايلخاني را در اين رصدخانه تدوين نمود. همچنين دانشمنداني را از اطراف و اكناف به مراغه دعوت كرد و با همكاري آنان مركزي علمي تشكيل داد. [۶۱]

آرامگاه اوحدي [ويرايش]

مقبرهٔ ركن‌الدين ابوالحسن مراغي در باغي متعلق به فرقه‌اي از اهل حق مراغه قرار دارد. اين مقبره در سال ۱۳۵۲ تجديد بنا شد، اين عمليات شامل ساخت گنبدي از بتون آرمه (سنگ مقبره قبلي به موزهٔ آرامگاه منتقل شده‌است)، محوطه‌سازي و ساخت كتابخانه بود. [۶۲]

در جوار اين آرامگاه، مقبرهٔ ديگري متعلق به پيري به نام سرخوش بيگ وجود دارد كه در هم‌زمان با اوحدي مي‌زيسته‌است. اين مقبره مورد احترام و زيارت‌گاه دسته‌اي از مريدان علي عليه‌السلام به نام گوران‌ها مي‌باشد. [۶۲]

جاذبه‌هاي طبيعي [ويرايش]

آب‌هاي معدني [ويرايش]

نوشتار اصلي: چشمه‌هاي معدني مراغه

چشمهٔ ساري سو

در اطراف شهر مراغه و در مناطق روستايي آب‌هاي گرم و سرد معدني وجود دارند كه مشهورترين آنها بدين شرح‌اند:[۶۳]

شور سو (آب شور)

در جنوب مراغه و در روستاي ورجوي واقع است. آب اين چشمه داراي مقدار فراوان گاز كربنيك است. [۶۴]

چشمه گشايش

ساري سو

در ۴ كيلومتري جنوب مراغه و در مسير روستاي ورجوي قرار دارد. [۶۵]

قره پالچيق

ايستي بلاغ

 

آموزش [ويرايش]

پيشينه [ويرايش]

همان طور كه اشاره شد، مراغه مدت‌ها مركز تجمع علما و دانشمندان بوده‌است. حضور دانشمندان بزرگ در مراغه نشان از آن دارد كه اين شهر در زمان سلجوقيان به ويژه قرن ششم هجري موقعيت علمي ويژه‌اي داشته‌است. از جمله شخصيت‌هاي نامدار علمي كه در اين شهر اقامت داشته‌اند مي‌توان دانشمنداني چون شيخ شهاب الدين سهروردي، مجدالدين جيلي، امام فخر رازي، سموئل بن يحيي بن عباس مغربي، ابن عبري و مجدالدين محمد ابن خليفه بن سيواسي رومي را ياد كرد. [۶۶]

مدارس از نيمهٔ دوم قرن پنجم تا يورش مغول

مدرسه احمدك

اين مدرسه پيش از سال ۵۲۹ داير بوده‌است و گويا خليفه مسترشد را در آن دفن كرده‌اند. [۶۷]

مدرسه عزيه

مدرسه عزيه يا مدرسه قاضي را منسوب به عزالدين بك ارسلان آبه مراغي (مقتول به ۶۵۵) از امرا سلطان محمد بن محمود بن محمد سلوقي، كه باني مدرسه بوده‌است مي‌دانند. به احتمال زياد اين مدرسه جايگاه معتبري در زمينهٔ پژوهش‌هاي علمي بوده و سال‌هاي درازي بر پا بوده‌است. چنانكه بنا به نوشتهٔ ابن الغوطي، مويدالدين در دوران اقامت خود در مراغه، در اين مدرسه اقامت داشته‌است. [۶۷]

آنچه كه به اسم مثلث پاسكال معروف است در شش قرن قبل از او توسط رياضيدان المغربي از كرجي، رياضيدان معروف كه در اواخر قرن چهارم هجري متولد شده‌است استنتاج شده‌است كه در نتيجه كشف اين مثلث توسط كرجي است كه شش قرن از پاسكال قديمي تر بوده‌است. اين رياضيدان معروف قرن ششم كه جدول مزبور را در كتاب خود نقل كرده در طول سال ۵۷۵ هجري (۱۱۸۰ ميلادي) در مراغه درگذشته‌است. بنابراين مي‌توان گفت كه احتمال دارد او نيز در مدرسهٔ عزيه مشغول بوده‌است. [۶۸]

همچنين اين مدرسه را به قاضي كمال الدين محمد قزويني نسبت مي‌دهند. [۶۹]

مدرسه اتابكيه

اين مدرسه يكي ديگر از مدارس معروف مراغه در آن دوران بوده كه كمال الدين قزويني يكي از مدرسين آن بوده‌است. [۶۹]

مدارس از يورش مغول تا سلطه صفويان

مدرسه محييه

بناي مدرسه واقع در بازار مراغه و متعلق به پيش از سال ۶۰۷ و به محيي الدين ابوحامد يحيي بن صدرالدين نسبت داده شده‌است. [۶۹]

مدرسه سيواسي

اين مدرسه براي مجدالدين محمد بن خليفه بن الب ارسلان سيواسي مدرسه‌اي (پس از ۶۸۰) در مراغه داير بوده‌است. [۶۹]

در كتاب علما النظاميات (ص ۱۲۴) علاوه بر دو مدرسه فوق به يك مدرسهٔ ديگر نيز اشاره شده و آمده‌است كه فخرالدين ابومسعود منصور بن محمد كازروني طبيب هنگام ورود به مراغه در سال ۶۶۴ در مدرسه‌اي فرود آمد. [۶۹]

آموزش ابتدايي [ويرايش]

نخستين مدرسه به سبك نوين در مراغه در تاريخ ۱۲ شوال ۱۳۲۴ هجري قمري با نام «مدرسه سعديه» تاسيس شد. محمدعلي خويي معروف به ضياءالحكما، يكي از خيرين ساكن مراغه باني اين مدرسه بود. [۷۰]

صنعت [ويرايش]

Silk rug of Maragha.jpg

فعاليت هاي عمده صنعتي و توليدي در اين شهرستان محدود به صنايع دستي و تهيه مواد غذايي است. بر اساس داده هاي سرشماري سال 1375 – 43/27 درصد كل جمعيت شاغلين شهرستان در بخش صنعت اعم از معادن، صنايع دستي يا توليد مواد غذايي مشغول بوده اند كه از رقم مذكور 4/48 درصد از كل افراد شاغل در بخش صنعت در نقاط شهري و 60/61 درصد در نقاط روستايي شاغل بودند.[۷۱]

صنايع دستي [ويرايش]

مراغه سالانه با توليد حدود ۶۵ هزار متر مربع فرش ابريشمي كه ۷۰ درصد آن صادراتي است رتبه دوم توليد اين كالا را در كشور دارد. [۷۲]

حمل و نقل [ويرايش]

راه‌آهن [ويرايش]

ايستگاه راه‌آهن مراغه.

ايستگاه مراغه كه در مسير راه‌آهن تهران-تبريز قرار دارد در تاريخ ۳۰ مهر ۱۳۳۵ افتتاح شده‌است.[۷۳]

شهرهاي خواهرخوانده [ويرايش]

پانويس [ويرايش]

توضيحات

^ *۱: مراغة به عربي به معناي «محل غلتيدن چهارپايان» است. [۷۶]
^ *۲: نيسان نام دومين ماه بهار در ماه‌هاي رومي است.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ مرواريد، مراغه، ۶۷-۶۸.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ «نتايج تفصيلي سرشماري عمومي نفوس و مسكن ۱۳۸۵-استان آذربايجان شرقي». درگاه ملي آمار. بازبيني‌شده در ۱۴ اوت ۲۰۱۱.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ «تائيد نهايي طرح جامع شهر مراغه در كارگروه مسكن و شهرسازي استان». معاونت شهرسازي و معماري وزارت راه و شهرسازي. بايگاني‌شده از نسخهٔ اصلي در ۹ اكتبر ۲۰۱۱. بازبيني‌شده در ۱۹ اوت ۲۰۱۱.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ «آب و هواي مراغه». سازمان هواشناسي كشور. بازبيني‌شده در ۱۸ ژوئيه ۲۰۱۱.
  5. «پيش‌شماره‌ها». شركت مخابرات ايران. بازبيني‌شده در ۴ سپتامبر ۲۰۱۱.
  6. «شهردار». وب‌گاه شهرداري مراغه. بازبيني‌شده در ۴ سپتامبر ۲۰۱۱.
  7. كسروي، آذري يا زبان باستان آذربايجان.
  8. «جاذبه‌هاي گردشگري و آثار تاريخي مراغه». سازمان بازرگاني استان آذربايجان شرقي. بازبيني‌شده در ‏۲۶ دسامبر ۲۰۰۹.
  9. مرواريد، مراغه، ۷۰۹.
  10. دياكونوف، تاريخ ماد، ۱۹۴.
  11. دياكونوف، تاريخ ماد، ۱۶۷.
  12. مرواريد، مراغه، ۶۳.
  13. «ANTONY, MARK». Encyclopædia Iranica. بازبيني‌شده در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۱.
  14. مرواريد، مراغه، ۷۱۴.
  15. «ساجيان». دانشنامه جهان اسلام. بازبيني‌شده در ۳ اوت ۲۰۱۱.
  16. مرواريد، مراغه، ۷۲۸-۷۲۹.
  17. مرواريد، مراغه، ۷۳۰.
  18. مرواريد، مراغه، ۷۳۳.
  19. مرواريد، مراغه، ۷۳۳-۷۳۴.
  20. مرواريد، مراغه، ۷۳۴.
  21. مرواريد، مراغه، ۷۳۴-۷۳۵.
  22. مرواريد، مراغه، ۷۳۵.
  23. «MARAGHA». Encyclopædia Britannica. Eleventh Edition. Volume 17.
  24. قلي‌اف، تاريخ آذربايجان.
  25. خيرالهي، مراغه در عهد قاجار، ۱۷۲.
  26. مرواريد، مراغه، ۱۱۳.
  27. مستوفي، نزهةالقلوب، ۹۹-۱۰۰.
  28. .Minorsky, “Maragha” in Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2009. Brill Online.«At the present day, the inhabitants speak Adhar Turkish, but in the 14th century they still spoke “arabicized Pahlawi” (Nuzhat al-Qolub: Pahlawi Mu’arrab) which means an Iranian dialect of the north western group
  29. مشكور، نظري به تاريخ آذربايجان، ۱۸۹.
  30. ورجاوند، سرزمين قزوين، ۴۶۸-۴۸۲.
  31. «ALAMŪT». Encyclopædia Iranica. بازبيني‌شده در ۱۶ اوت ۲۰۱۱.
  32. مرواريد، مراغه، ۱۲۸.
  33. مستوفي، نزهةالقلوب، ۶۶.
  34. يارشاطر، احسان. «مراغيان الموت و رودبار و زبان آنها». مجله ايران‌شناسي، ۱۳۴۶.
  35. مرواريد، مراغه، ۱۰۷-۱۱۱.
  36. مرواريد، مراغه، ۹۴-۹۵.
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ ۳۷٫۲ ۳۷٫۳ ۳۷٫۴ مرواريد، مراغه، ۶۹۵-۷۰۸.
  38. مرواريد، مراغه، ۱.
  39. سازمان برنامه و بودجه آذربايجان شرقي. سيماي شهرستان مراغه. تبريز: سازمان برنامه و بودجه آذربايجان شرقي، معاونت برنامه‌ريزي و هماهنگي، ۱۳۷۷.
  40. «وضعيت آب و هوايي و ويژگي‌هاي فرهنگي مراغه». سازمان بازرگاني استان آذربايجان شرقي. بازبيني‌شده در ‏۲۶ دسامبر ۲۰۰۹.
  41. مرواريد، مراغه، ۳۹.
  42. مرواريد، مراغه، ۱-۲.
  43. مرواريد، مراغه، ۲-۲۱.
  44. ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ اطلاعات علمي سال بيست و پنجم شماره2 پي در پي375 ماهنامه آذر
  45. «Maragheh: a classical late Miocene vertebrate locality in norhtwestern Iran». nature. بازبيني‌شده در اكتبر ۲۰۱۱.
  46. مرواريد، مراغه، ۵.
  47. Firouz, The complete fauna of Iran, 43-44.
  48. «مراغه به قطب علمي زمين شناسي كشورهاي منطقه تبديل مي شود». خبرگزاري ايرنا. بازبيني‌شده در ۵ اكتبر ۲۰۱۱.
  49. باختري، در ديار آشنا، ۶۷.
  50. باختري، در ديار آَشنا، ۵۹.
  51. باختري، در ديار آَشنا، ۶۷.
  52. «مراغه، شهر برج مقبره‌هاي تاريخي». جام جم، شنبه، ۳ فروردين ۱۳۸۷.
  53. «شهر مراغه». دانشگاه مراغه. بازبيني‌شده در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۱.
  54. ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ «Marāgheh». Encyclopædia Britannica. بازبيني‌شده در ۹ اكتبر ۲۰۱۱.
  55. مرواريد، مراغه، ۲۷۷-۲۷۸.
  56. ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ ۵۶٫۲ ۵۶٫۳ ۵۶٫۴ غلاميه، تاريخ مراغه به روايت تصوير.
  57. مرواريد، مراغه، ۲۸۸.
  58. مرواريد، مراغه، ۲۹۲.
  59. مرواريد، مراغه، ۳۰۷.
  60. مرواريد، مراغه، ۳۱۲-۳۱۳.
  61. مرواريد، مراغه، ۳۱۵.
  62. ۶۲٫۰ ۶۲٫۱ مرواريد، مراغه، ۳۹۶.
  63. مرواريد، مراغه، ۴۰.
  64. مرواريد، مراغه، ۴۰-۴۱.
  65. مرواريد، مراغه، ۴۷.
  66. مرواريد، مراغه، ۱۳۵-۱۳۹.
  67. ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ مرواريد، مراغه، ۱۳۶.
  68. مرواريد، مراغه، ۱۳۶-۱۳۷.
  69. ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ ۶۹٫۲ ۶۹٫۳ ۶۹٫۴ مرواريد، مراغه، ۱۳۷.
  70. غلاميه، حاجي صمدخان شجاع‌الدوله و رژيم مشروطه، ۷۲
  71. محيط زيست آذربايجان شرقي
  72. «سوغات مراغه، جاذبه اي رنگين و دلنشين براي ميهمانان نوروزي». خبرگزاري ايرنا. بازبيني‌شده در ۱۶ اوت ۲۰۱۱.
  73. مرواريد، مراغه، ۲۵۶.
  74. «BPK Goražde» Delagacija Vlade BPK-a Goražde posjetila iransku pokrajinu Istočni Azerbejdžan».
  75. «Načelnik Upriličio Prijem Za Goste Iz Irana».
  76. «مراغه». فرهنگ معين. بازبيني‌شده در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۱.