بؤلوم :
جمعه 9 دی 1390     یازار : تورك اوغلو


سيد جعفر پيشه وري

سيد جعفر پيشه وري (يا پرويز جوادزاده خلخالي) فرزند مير جواد ، اهل خلخال آذربايجان مي باشد پيشه وري در تاريخ ۱۲۷۲ ه . ش برابر ۱۸۹۳ م. در روستاي زاويه خلخال به دنيا امد تا سن ۱۰ سالگي در خلخال بوده و بعدها به واسطه شلوغي و آشوب شاهسونها و غارت اموال به روسيه مهاجرت مي نمايد و در باكو ضمن رفتن به مدرسه شغل مستخدمي آن مدرسه را نيز به عهده مي گيرد در زمان انقلاب كمونيستي در باكو معلم مي باشد و درسهايي كه تدريس مي كرد عبارت بودند از تركي ، فارسي ، و شرعيات در كلاسهاي ابتدايي .

در سال ۱۹۱۸ م. به سن ۲۵ سالگي عضو كميته مركزي حزب عدا لت و عضو « بوروي » خارجي ۵ نفره ان شد و در سالهاي ۱۹۱۹- ۱۹۲۰ م. سر دبيري روزنامه « حريت » را به عهده داشت به سال ۱۲۹۹ ه. ش برابر ماه مه ۱۹۲۰ م. هنگاميكه ارتش سرخ براي نبرد با روسهاي سفيد وارد خاك ايران شد و به همراه ان عده اي از اعضاي حزب عدالت، وارد گيلان شدند و در ۳۰ خرداد ۱۲۹۹ ه .ش برابر ۲۲ ژوئن ۱۹۲۰ م. در بندر انزلي اولين كنگره حزب كمونيست ايران بنا نهادند و پيشه وري عضو كميته مركزي و يكي از چهار رهبر اصلي ان شد كه روزنامه « كامونيست » را به همراهي حيدر خان عمو اوغلي ، اردشير اوانسيان و كامران كه ارگان حزب عدالت بود را در رشت منتشر كردند.

درقيام جنگل دردسته احسان الله خان قرارداشت وصاحب سمت كميسارياي كشور بوده است اما چون « ديدم قضيه برخلاف ملي است از آنجا رفتم »، بعداز نهضت جنگل به باكو رفت و مديريت روزنامه « اكينچي » را به عهده گرفت ، سپس به عنوان دبير مسئول تشكيلات تهران به ايران امد و دراين دوران او سرمقاله هاي روزنامه « حقيقت » – به مديريت سيدمحمددهگان – را مي نوشت كه بعداز توقيف اين روزنامه به باكو رفته و شغل معلمي را از سر مي گيرد . پيشه وري در بازگشت مجددبه ايران كاتبخانه « فروردين » را در تهران راه اندازي مي نمايد، واز ان به عنوان ممر وتامين معاش خويش بهره ميگيرد ودر ششم ديماه ۱۳۰۹ .ش و به گفته خويش زماني كه معلم مدرسه ايران و شوروي بود بازداشت ميشود . در زندان منكر تمام فعاليت ها شد ودر اسفند ۱۳۱۸ و ش در دادگاه جنائي به ده (۱۰) سال زندان محكوم گرديد در زندان بين پيشه وري و اردشير آوانسيان اختلاف بروز كرد « من از جرياني كه در زندان قصر بود و الهام دهنده ان عمدتا اردشير اوانسيان بود تبعيت نمي كردم زيرا اين طرز فكر كه معتقداست پيشه وري همكار پليس بوده و داراي فساد اخلاق ميباشد ارزش و پايه اي نداشته است، حقيقت امر اين است كه اردشير زياد خودخواه بود و ميخواست پس از( اراني) زير پاي همه را جارو نمايد و تنها خودش رهبر برجسته باقي بماند ».

ازديگر اشخاص معروفي كه در زندان ومدت حبس پيشه وري چندان خوب با اوكنارنيامدند و دليلي بر كينه هاي بعدي و حتي شايد بتوان گفت تصميم گيري هاي آينده هر دو را تحت تاثير قرار داد ،ايرج اسكندري است . « در كريدورهفت غير از زندانيان سياسي چپ چند نفر از بختياريها و ( امير جنگ ) نيز بودند روزي پيشه وري از مصدر امير جنگ خواسته بود كه بعد از ظهر ها با پوتين و صداي بلند راه نرود اين به جناب امير جنگ گران آمده بود امير جنگ آمد توي كريدور و با صداي بلند پيشه وري را تهديد كرد و به مصدر خود امر داد كه در صورت لزوم چكمه آهني به پا كند امير جنگ با همه ما ها روابط صميمانه و دوستا نه اي داشت من از قدرت نمائي او در برابر پيشه وري بسيار ناراحت شدم او هم مي دانست كه پيشه وري مغضوب بعضي از زندانيان سياسي شده است  و او را به كلي منفرد و جدا مي دانست بعد از اينكه آتش فشانيهاي جناب امير جنگ تمام شد من ديدم كه ايرج اسكندري طبق معمول در كريدور راه رفته و صميمانه با امير جنگ صحبت مي كند و مي خندد ، كار ايرج اسكندري اين رهبر روشنفكر سياسي براي من گران آمد دست مستقيم پس از فحاشي به پيشه وري چنين صميمانه با امير جنگ رفتار كند».

بعد از سقوط رضا خان و اشغال ايران به تاريخ ۲۸ شهريور ۱۳۲۰ فرمان عفو عمومي صادر شد اما براي بخشودگي ديگران كه طبق ماده ۵۴ قانون كيفر عمومي بودند قانون خاصي نياز بود كه وزارت دادگستري آنرا تصويب كرد و به مجلس ارائه نمود اين امر از سوي دولت فروغي تهيه شد و در جلسه ۲۵ مجلس شوراي ملي مورخ ۲۴ مهر ماه ۱۳۲۰ مورد تصويب قرار گرفت كه شامل مواد زير است :

۱) وزارت دادگستري مجازات كساني را كه به موجب قسمت يك و در ماده پنج قانون مصوب ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ ش. و نيز اشخاص متهم مذكور در قسمت اول ماده ۸۱ قانون كيفر عمومي اصلاح شده مصوب ارديبهشت ۱۳۱۰ش. و كساني را كه بنابر موارد ۱۶۲ و ۱۶۵ قانون كيفر عمومي بر طبق بند « ب » ماده ۲۶۹ مكرر قانون كيفر عمومي مصوب ۳ خرداد ۱۳۱۳ ش. تا تاريخ ۳۰ شهريور ۱۳۲۰ ش. زنداني هستند آزاد نمايد .

۲) كساني كه به عناوين نام برده در ماده يك اين قانون تا تاريخ ۳۰ شهريور ۱۳۲۰ ش. محكوم شده و هنوز حكم محكوميت انها اجرا نشده است و نيز اشخاصي كه تا تاريخ مذكور به اتهامات نام برده تحت تعقيب هستند از اجراي مجازات و تعقيب معافند .

۳) هيچ گونه اثار جزائي به محكوميت اشخاصي كه به اتهامات مذكور در ماده يك اين قانون تا تاريخ ۳۰ شهريور ۱۳۲۰ ش. محكوم شده اند مترتب نمي شود.

بر اين اساس پيشه وري از زندان آزاد شد و به محض آزادي در مهر ماه ۱۳۲۰ ش. در جلسه مؤسسان حزب توده شركت كرده و جزءِ رهبران اوليه حزب گرديده و به همراه ايرج اسكندري اولين مرام نامه حزب را نوشت اما خيلي زود به دليل اختلافاتش با رهبران آن كناره گرفت اما در اين رابطه برخي منابع اصرار دارند كه پيشه وري رسماً به عضويت حزب توده در نيامده بود چرا كه نسبت به اكثر سران حزب گرايشي نداشت.

با شتاب گرفتن اقدامات حزب توده در اثر اقدامات آنها و حمايت شوروي از عملكرد حزب توده پيشه وري به دليل تخلف از خط مشي حزب توده به موجب تصميم كنگره اول حزب اخراج شد اين اقدام از طرف حزب توده به تاريخ ۱۰ مرداد ۱۳۲۳ ش. زماني انجام گرفت كه پيشه وري به عنوان نماينده سازمان حزبي آذربايجان شركت كرده بود .

همانطور كه قبلاً اشاره شد اختلافات پيشه وري با اردشير و ايرج اسكندري در زندان امري غير قابل انكار است و اين امر در اين زمان نيز كه حزب توده داراي سه دسته اسكندري، آوانسيان و رضا روستا بود به شكلي حاد خود را نشان داد و باعث پيدايش اختلافات ريشه داري بين انها شد.

پيشه وري و مجلس چهاردهم

مجلس چهاردهم شوراي ملي ايران در زمان نخست وزيري سهيلي بر قرار شد و انتخابات ان انجام گرفت و سيد محمد تدين وزير كشور است اين مجلس در گود زور خانه بود و مصدق و سيد ضيا پهلوانان و عامه پريشان و خواص سر بگريبان ، سخني كه در بين نيست سامان مملكت است.

از تبريز اشخاصي مانند « رحيم زاده خوئي با ۱۳۵۶۰ راي » ، ثقه الاسلامي با ۱۱۲۹۹ راي ، اسكندري با ۱۲۰۵۵ راي ، ايپكچيان با ۱۰۵۵۵ راي ، مهندس پناهي با ۱۰۵۲۲ ، گنجه اي با ۱۰۰۹۲ راي ، صادقي با ۱۲۱۹۰ راي ، سرتيپ زاده با ۹۶۶۱ راي ، وسيد جعفر پيشه وري با ۱۳۷۷۷ راي به عنوان نماينده راهي مجلس چهاردهم شوراي ملي شدند. هر چند پيشه وري از نفوذ معنوي شوروي بهره مند بود اما انچه بايد اذعان شود اينكه آراي داده شده به او، واقعا از طرف مردم تبريز و مخصوصا از سوي كارگران وزحمتكشان اين شهر به صندوق ها ريخته شد و در انتخاب وي هيچ تقلبي صورت نگرفت. اما عليرغم اين حرفها ، به محض اينكه اعتبارنامه هاي پيشه وري و حاج رحيم خوئي در مجلس مطرح شد آنها را رد كردند كه بهانه اصلي پيشه وري بود و نماينده ديگر قرباني شد. واز جمله كساني كه به ان راي اعتماد ندادند يكي ايرج اسكندري و ديگري رحمانقلي خلعتبري بودند .

پيشه وري و روزنامه « آژير »

درخواست امتياز روزنامه آژير توسط پيشه وري، پس از تصويب لايحه اي در مجلس امكان يافت كه از سوي دكتر علي اكبرسياسي وزير فرهنگ وقت به مجلس ارائه شد، اين لايحه در دي ماه ۱۳۲۱ . ش باقيد دو فوريت ودر سه ماده و يك تبصره به مجلس ارائه شد و به موجب آن امتياز كليه روزنامه ها و مجلات و ماهنامه ها لغو ميشد و صاحبان انها موظف بودند طبق قانون جديد امتياز بگيرند ، اين قانون در جلسه سوم ديماه ۱۳۲۱ . ش در مجلس شوراي ملي تصويب شد . به اين ترتيب بعد از اين اقدام مجلس مجوز انتشار روزنامه «آژير » در تاريخ ۶/۲/۱۳۲۲ بنام سيد جعفر پيشه وري صادر ميشود و اولين شماره ان در ۲/۳/۲۲۱۳ منتشر شد .

اين روزنامه ابتدا هر روز چاپ مي شد ولي بعدها به سه ( ۳) روز در هفته تقليل يافت . آژير در مطبعه « داد » چاپ مي شد كه رياست انرا عميدي نوري به عهده داشته است لازم به ذكر است كه قبلا خاطرات زندان پيشه وري نيز در روزنامه « داد » چاپ ميشده است .آژير از روزنامه هاي پيشرو و اگاهي بخش زمان خويش بوده و با« روزي نامه » هاي آن زمان تفاوت بارزي داشته است. آژير از شماره ۱۳۸ سال اول به تاريخ پنج شنبه هفتم ارديبهشت ماه ۱۳۲۳ . ش « عضو جبهه آزادي » گرديده است . اما اين جبهه آزادي به چه مفهوم و داراي چه كار كردي مي باشد مي توان گفت كه نخستين قدم جبهه ملي ضد استعماري دعوت جرايد ملي و آزاديخواه و مخالف ديكتاتوري به تشكيل « جبهه آزادي» بود كه توسط حزب توده ايران برداشته شد. جبهه آزادي به تاريخ مرداد ماه ۱۳۲۲ در تهران تشكيل شد و در قطع نامه خويش چنين آورده است :

۱) مبارزه شديد با هر نوع انحراف از اصول قانون اساسي و حكومت ملي كه از هر شخص يا هر مقامي ناشي گردد .

۲) قطع ايادي عمال استبداد و ارتجاع از دستگاه اجتماعي .

۳) مجاهده در برانداختن اصول تشكيلات دوره ديكتاتوري و به دست آوردن مشروطه حقيقي.

۴)مجاهده در تمركز قواي ملي و وحدت عناصر آزاديخواه براي تقويت جبهه آزادي .

لازم به ذكراست جبهه آزادي تامهرماه ۱۳۲۳ . ش يعني زمان امتياز نفت شمال و نيات حزب توده ايران در باره آن، دوام بيمانندي داشت اما بعد از ان قضيه تنها روزنامه هاي چپي باقي ماندند. قطعنامه فوق با امضاي اشخاص زيرتصويب و منتشر شد : عزت پور « آزادگان » ، پيشه وري « آژير » ، محمد طباطبايي « تجدد ايران » ، عميدي نوري « داد » ، پازارگاد « خورشيد ايران » ، فتاحي « دماوند » ، ايرج اسكندري « رهبر » ، احمد ملكي « ستاره » ، صادق سر مد « صداي ايران » ، شاهنده « فرمان » ، دكتر دادمنش « مردم » ، فروزش « نجات ايران » ، محيط طباطبايي « مجله محيط»

سيد جعفر پيشه‌وري در سال ۱۳۲۴ به تبريز امد و فرقه دموكرات آذربايجان را تأسيس كرد و به دنبال آن حكومت ملي آذربايجان را برپا داشت. اين اقدام او همراه با تصرّف پادگان‌ها و واحدهاي نظامي در تبريز و اروميه و اردبيل بود كه در بخش مربوطه توضيح كاملي داده شده است. وي بعد از فروپاشي حكومت ملي توانست به روسيه برود و يك سال بعد در باكو (جمهوري اذربايجان مطلع به شوروي بود) در اثر يك تصادف ساده در بيمارستان بستري وفردا ان روز به صورت مشكوك درگذشت مقبره وي در يكي از بوستان هاي جنوب غربي (خيبان شهدا) شهر باكو آذربايجان در هم جورايي بزرگان و نويسندگان بزرگ اذربايجان  ميباشد.





سيد جعفر پيشه وري در ديدار با دختر ستارخان:

مقبره ي پيشه وري:



براي ديدن اندازه واقعي تصوير كليك كنيد.

بر بروي مقبره اين عبارت هك شده است

آذربايجان خلقي فرقه ميزين و شهامتلي فدائيلريميزين يالنيز آذربايجانا دگيل بوتون  ايرانا ائتديگي تاريخي خدمتلري ايللرله، يوز ايللرله ياد ايده جكدير.  سيد جعفر پيشه وري