برج شمس تبريزي روي مزاري منسوب به شمس تبريزي در دوره صفويان در شهر خوي ساخته شد

اين بنا در محلهٔ امامزاده سيد بهلول در شمال غربي شهر خوي در آذربايجان  واقع است.

سطح بيروني اين مناره با شاخ‌هايي از قوچ وحشي كه شاه اسماعيل صفوي طي اقامت 40 روزه‌اش در كوه چله خانهٔ خوي شكار كرده بود، تزيين شده است.

طبق اسناد موجود، اين بنا به دستور شاه اسماعيل صفوي ساخته شده و مناره آن به وسيله شاخ قوچ‌هاي وحشي تزئين شده است. از شاخ قوچ در مناره ياد شده براي نشان دادن قدرت و مهارت شاه اسماعيل در شكار قوچ در يك روز صورت گرفته است.

مدارك و تصاوير مينياتوري باقيمانده از مقبره شمس تبريزي در شهرستان خوي نشان مي‌دهد اين بنا در ابتدا از ۳ مناره دور قبر شمس تشكيل شده بود كه به دلايل طبيعي اكنون تنها يكي از آنها مانده است.

برج شمس تبريزي 3.40 متر قطر داشته و مساحت آن نيز ۱۱ متر است.

مقبره شمس تبريزي داراي برجي به ارتفاع ۱۷ متر است و آرامگاه شمس در فاصله ۱۰ متري از مقبره ساخته شده قرار دارد.

محمدبن علي بن ملك تبريزي ملقب به شمس‌الدين، يا شمس تبريزي در سال 582 هجري قمري در خوي به دنيا آمد.

مقبره شمس تبريزي كه داراي برجي به ارتفاع ۱۷ متر است از چند سال گذشته به طور محسوسي منحرف شد و بيم آن مي رفت كه بناي برج در آينده فرو بريزد.

به همين دليل در سال 1386 با همكاري كارشناسان ايتاليايي، مقبره و برج شمس تبريزي در شهرستان خوي مرمت شد.

بؤلوم :
سه شنبه 6 دی 1390     یازار : تورك اوغلو

آموزش و پرورش و به طور كلي تعليم و تربيت از دغدغه هاي هر كشور محسوب مي شود. چرا كه پيشرفت و تعالي و يا پس رفت و نزول يك كشور از لحاظ اقتصادي، سياسي و فرهنگي و غيره در گرو چگونگي آموزش و پرورش آن كشور است. نگاهي گذرا به تاريخ نشان مي دهد كه آموزش و پرورش و تعليم و تربيت در گذشتههاي دور تنها براي عده خاص و طبقه خاصي از جامعه مقدور بود و بسياري از مردم خصوصا آنهايي كه از وضعيت اقتصادي مناسبي برخوردار نبودند از تعليم و تربيت محروم بودند. با پيشرفت علوم و گسترش آگاهي مردم و جوامع «تعليم و تربيت براي همه» تبديل به شعار جهاني شد.


در اين بين آموزش به زبان مادري از سوي برخي از انديشمندان مورد توجه قرار گرفت. يوهان آموس كومنيوس كه به عنوان پدر آموزش و پرورش نوين در دنيا شناخته شده است، در نيمه دوم قرن 17 اصولي را براي آموزش و پرورش و يادگيري عنوان كرد كه آموزش و پرورش امروزي در دنيا از آن تبعيت مي كند. وي اعتقاد داشت كه كودكان را بايستي با شناخت و بينش اجسام آشنا كرد. يعني معاني مستقيم اشيا و اجسام را به كودكان آموخت و در اين مسير همواره بر ضرورت استفاده از زبان مادري تاكيد مي كرد. وي اعتقاد داشت كه آموزش تا سن 12 سالگي بايستي فقط و فقط به زبان مادري باشد و از اين سن به بعد است كه آموزش به زبان هاي ديگر مي تواند در برنامه آموزشي فراگيران قرار گيرد و آموزش زبان هاي ديگر نه از روي دستور زبان بلكه از طريق خواندن متون انجام گيرد. كومنيوس بر استفاده از عكس و تصوير در آموزش زبان تاكيد ميكرد. بدين ترتيب كه ابتدا كودك با مفهومي كه با آن آشنا است ارتباط برقرار مي كند و سپس طريقه نوشتاري آن مفهوم را به آن پيوند مي دهد و آن مطلب را درك مي كند.

در داخل كشور نيز ميرزا حسن رشديه كه اهل آذربايجان و متولد تبريز بوده و بنيانگذار آموزش و پروش به سبك نوين در كشور است، با ايجاد مدارس با سبك جديد پايه آموزش و پرورش نوين در كشور را گذاشت. وي كه از سوي مقامات دولتي و حكومتي زمان خود شديدا تحت فشار بود در اكثر نقاط كشور اقدام به تاسيس مدارسي كرده بود. در آموزش او نيز زبان مادري در درجه بالايي از اهميت قرار داشت. وي كه در تدريس زبان تركي در آذربايجان كتابي تحت عنوان «وطن ديلي» را نيز آماده كرده بود و اين كتاب تا مدت ها در منطقه قفقاز به عنوان كتاب آموزش زبان تركي مورد استفاده قرار مي گرفت، از اصولي پيشرفته در آموزش استفاده ميكرد. هر چند كه مدارس تاسيس شده به دست وي پس از مدت كوتاهي به دست عوامل دولتي ويران مي گشتند.
حال نگاهي به آموزش و پرورش امروزه كشور مي اندازيم. اصول آموزشي مختلفي ذكر شد اما متاسفانه در مورد كودكان دو زبانه در كشور ما كه بيش از 53 درصد كودكان كشور را تشكيل مي دهند، بسياري از اين اصول آموزشي كه در كل دنيا كاملا بديهي به نظر ميرسند مورد توجه قرار نمي گيرند و متاسفانه تنها در مورد كودكان فارسزبان كشور اجرا مي شود. ابتدا مختصرا با مفهوم دوزبانه بودن آشنا شويم. در يك نوع طبقه بندي دوزبانه بودن را به دو دسته طبيعي (برابر) و آموزشي (نابرابر) تقسيم بندي ميكنند. در دو زبانگي برابر فرد از آغاز تولد در يك خانواده و جامعه دو زبانه زندگي مي كند و در هر دو زبان هم شفاها و هم كتبا قادر به برقراري ارتباط است. در دو زبانگي نابرابر آموزشي فرد پس از يادگيري زبان مادري به صورت شفاهي به دلايل آموزشي يا فرهنگي با يك زبان ديگر تماس مي يابد و دو زبانه مي شود. دو زبانگي موجود در كشور از اين نوع دو زبانگي است. همانطور كه در مطالب فوق نيز اشاره شد آموزش در مدرسه تا سن 12 سالگي فقط و فقط بايستي به زبان مادري باشد و بعد از اين سن بايستي زبانهاي ديگر در برنامه آموزشي فراگيران قرار گيرد. چرا كه طبق نظريه روانشناسان و زبانشناسان دوازده سال اول زندگي هر شخص از لحاظ فراگيري زبان دوران تطبيق محسوب مي شود و بعد از آن دوران يادگيري. يعني در دوازده سال اول زندگي شخص ضمن فراگيري زبان، با زبان فراگرفته شده خود را ببه محيط اطراف تطبيق مي دهد و سيستم فكري اش شكل مي گيرد.

زماني اين نظام فكري و تطبقي تكميل مي شود كه سوادآموزي شخص به زبان مادري تكميل گردد، يعني علاوه بر فراگيري كامل تكلم به زبان مادري ، خواندن و نوشتن به زبان مادري را نيز ياد بگيرد. در كشور كودكان فارس زبان تا سن 12 سالگي فقط و فقط به زبان مادري خود آموزش مي بيينند و از اين سن به بعد است كه آموزش زبان عربي و انگليسي در برنامه درسيشان گنجانده مي شود، اما در مناطق دوزبانه كشور وضع بسيار متفاوت و آشفته است. يك كودك شش ساله غير فارس از همان اولين روز تحصيل بايستي با زباني غير از زبان مادري خود تحت تعليم قرار بگيرد. بعنوان مثال يك كودك ترك كه كوچكترين آشنايي با زبان فارسي ندارد و تنها به زبان مادري خود با طبيعت و اطرافيان ارتباط برقرار مي كند، از همان روز اول مدرسه بايستي با زباني غير از زبان مادري خود، يعني زبان فارسي آموزش ببيند. كليه اصول و قواعد ديگري كه در مورد آموزش در سالهاي ابتدايي مدرسه بود نظير استفاده از عكس و تصوير و … براي تداعي مفاهيم انتزاعي، تنها در مورد كودكان فارس زبان كاربرد دارد و مفيد واقع مي شود. چون اين اصول براي آموزش به زبان مادري فرد پيشبيني و طراحي شدهاند. يك كودك فارس زبان با ديدن تصوير آب مفهوم آب در ذهنش تداعي مي شود و هنگامي كه كلمه آب را نيز در كنار آن مي بيند با اين مفاهيم ارتباط برقرار كرده و مطلب را درك مي كند. اما در مورد كودكان غير فارس زبان وضع متفاوت و بسيار دشوار است. چرا كه به عنوان مثال همان كلمه آب را كه به تصوير مربوط به (سو) نسبت مي دهند براي كودك ترك تازگي دارد و با دانستهها و معلومات قبلي او مغايرت دارد، چه برسد به صورت نوشتاري كلمه كه خود سبب بروز مشكلات بعدي مي گردد.

اين سيستم نادرست آموزشي كه ساليان دراز است در برنامهآموزش و پرورش كشور قرار گرفته است باعث دلسردي دانش آموزان مناطق دوزبانه از تحصيل و درس و مدرسه مي شود. عمق فاجعه زماني مشخص مي شود كه نيم نگاهي به آمار افت تحصيلي و ترك تحصيل در مناطق دو زبانه كشور بيندازيم. به گفته مدير كل دفتر آموزش و پرورش دوره ابتدائي و كارشناسان اين دفتر، دو زبانه بودن دانش آموزان در بدو ورود به مدرسه مهمترين علت افت تحصيلي و در نتيجه عامل ترك تحصيل آنهاست. به كار بردن اين اصول غيرعلمي در آموزش و پرورش مناطق دوزبانه باعث مي شود كه بسياري از فرزندان اين مناطق كه هركدام مي توانستند روزي گرهي از مشكلات مردم باز كنند، به دامان اعتياد و ساير بزهكاري هاي اجتماعي كشيده شوند. نتايج برخي از تحقيقات نشان مي دهد كه كودكي كه زبان مادري خود را فرا نگرفته و ساخت هاي زبان در ذهن او استحكام نيافته شرايط مساعدي براي يادگيري زبان دوم نخواهد داشت. و اگر به اين كودك زبان دومي غير از زبان مادري ياد بدهيم باعث ايجاد اختلال در گويايي و هم در ريختن فكر كودك خواهد شد. مخصوصا اگر زبان دومي كه ياد مي گيرد از لحاظ دستوري كاملا متفاوت با زبان مادري اش باشد. مثل زبان فارسي و زبان تركي كه يكي هند و اروپايي و ديگري التصاقي است. علاوه بر مشكلات ياد شده مشكلات فراوان ديگري نيز پديد مي آيد كه پرداختن به آنها در اين مجال نمي گنجد.

نكته هايي كه بايستي مد نظر قرار داد اين است كه اين وضعيت تا زماني كه متاسفانه تفكر كليشهاي «احياي زبان مادري» يعني تجزيه طلبي در افكار بسياري لانه كرده است ادامه خواهد داشت و معلوم نيست چه زماني كارشناسان آموزش و پرورش كشور از اغماض و چشم بستن بر عواقب وخيم عدم آموزش به زبان مادري كودكان دوزبانه كشور دست بر مي دارند و چشم به حقايق تلخ مسائل آموزشي مناطق دو زبانه كشور مي گشايند و به اين اصل تن مي دهند كه آموزش به زبان مادري حق همه مردم دنياست.

بؤلوم :
سه شنبه 6 دی 1390     یازار : تورك اوغلو



دكتر جواد هيئت ، فرزند علي هيئت ، مجتهد و رئيس سابق ديوان كشور، در سال ۱۳۰۴ در تبريز به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه و دوسال اول رشته پزشكي را در ايران گذرانده و به استانبول رفت و پس از اخذ دكتراي پزشكي ، دوره تخصصي جراحي را در استانبول و پاريس به پايان رساند و در سال ۱۳۳۱ به ايران بازگشت . در مدت ۴۸ سال طبابت و جراحي در تهران ، به تدريس و تأليف كتاب ها و مقالات جراحي پرداخت و در فاصله سال هاي ۵۵ ـ ۱۳۴۳ ، مجله دانش پزشكي را منتشر نمود . ( در اين مجله بيش از پنجاه مقاله علمي به قلم او چاپ شده است ) . در كنار جراحي عمومي ، جراحي قلب را آغاز كرد و در سال ۱۳۴۱ براي اولين بار در ايران موفق به انجام جراحي قلب باز شد . در سال ۱۳۴۷ اولين عمل پيوند كليه را در تهران و اولين پيوند قلب سگ ها را در ايران با موفقيت انجام داد . ( دكتر ابتدا روي سگ ها كه تا آن زمان در كشور ما بي سابقه بود ماشين قلب و ريه مصنوعي را به كار گرفت و بعد از عمل جراحي روي ۲۵ سگ در بيمارستان شهرباني ماشين فوق الذكر را در جراحي قلب انسان با موفقيت به كار برد . ) از سال ۱۳۴۲ به نمايندگي ايران در « انجمن بين المللي جراحي » و از سال ۱۳۶۲ به عضويت « آكادمي جراحي پاريس » انتخاب شد . تاكنون بيش از ۲۵ مقاله و سخنراني از او در كنگره هاي بين المللي جراحي به زبان هاي فرانسه ، انگليسي در مجلات معتبر پزشكي خارجي چاپ شده است .
دكتر هئيت به موازات مطالعات و تأليفات پزشكي در توركولوژي و فلسفه و اسلام شناسي نيز صاحب مطالعه و اهل نظر است و بعد از انقلاب اسلامي با همكاري چند نفر از دوستان صاحب قلم خود ، مجله وارليق را به زبان هاي تركي و فارسي منتشر نموده و در زمينه توركولوژي شخصأ بيش از صد مقاله در اين مجله نوشته است .

علاوه بر اثر حاضر ( سيري در تاريخ زبان و لهجه هاي تركي ) و آنچه ياد شد ، تأليفات او از اين قرار است :

* ترومبوز و قلبيت و درمان آن ( ۱۳۳۵ )

* نگاهي به تاريخ ادبيات آذربايجان ( دوجلد )

* مقايسه اللغتين ( مقايسه فارسي و تركي ۱۳۶۲ )

* زبان وادبيات تركي آذربايجان در قرن بيستم ( گزارش به تركي استانبولي در چهارمين كنگره بين المللي توركولوژي ـ استانبول ۱۳۶۴ )

* نگاهي به تاريخ و فرهنگ تركان ( ۱۳۶۵ )

* آذربايجان شفاهي خلق ادبياتي ( ۱۳۶۷ )

* ادبيات شناسـليق ( ۱۳۷۴ )

*خلاصه تاريخ فلسفه غرب ( آماده چاپ )

از هفت جلد كتاب درباره توركولوژي پنج جلد آن در باكو و يك جلد ( نگاهي به تارخ و فرهنگ تركان ) در آنكارا ازطرف وزارت فرهنگ به تركي استانبولي به چاپ رسيده است . علاوه بر اين دكتر هئيت ، مقالات علمي از تحقيقات خود را درباره توركولوژي ، تركي سنقر، تركي خلج و تركي خراساني تهيه و در كنگره هاي جهاني توركولوژي ارائه نموده و به عضويت فرهنگستان زبان تركيه انتخاب شده است .

دكتر هئيت از طرف دانشگاههاي استانبول ، باكو و نخجوان عناوين دكتراي افتخاري و پروفسـوري دريافت نموده و سالهاست به عنوان يكي از مراجع ترك شناسي در جهان شناخته شده است . دكتر هئيت هنوز هم به فعاليت جراحي و فرهنگي ادامه مي دهد . ايشان متأهل و داراي پنج دختر مي باشند كه دو دخترش پزشك شده اند .

بؤلوم :
دوشنبه 5 دی 1390     یازار : تورك اوغلو


اكثر شهر ها وروستاهاي اذربايجان قبل وبعد از انقلاب دچار تحريف شده اند مثا ل؛ اذرشهر (توفارقان)نقده(سولدوز)علمدار گرگر(هادي شهر)اوجان(بستان اباد)مهاباد(سويوق بولاق)   ميانه(ماراويا ..نام الهه تركان سومربوده)اكثر شهرهاي كه در اذربايجان با حروف(م)شروع مي شود نشانه اين است كه اين شهرها در ميان كوههاي بزرگ بنا شده است (ميانه ،مراغه)مراغه (مراغا..ازريشه ماراق به معناي جاي بسيار جالب بوده (م .پيشوند بزرگي ،اغا .همان اقاي تركي(اقاي بزرك. ارباب بزرك)سراب (سار .به معني محكم واب در تركي به معني لاپ است .جاي بسيار محكم)اردبيل (ار) در تركي 10تا معنا دارد از قبيل شير (ارسلان)شرف .شوهر ،انسان عاقل ،..بيل در تركي به معني فهميدن وپيدا كردن است ...جاي كه شير پيدا مي شود و....(كلمه سومر،،(سوم+ار) ،سوم. انسان؛ار عاقل ،نيز از همين كلمه مي با شد . مياندواب(قوشاچاي)اروميه (رضائيه،از ريشه روم وبعد حمله اعراب چون عربها با حرف تا تانيث شهرها را مونث مي شمردند روميه نوشتند وبعد تركها ..چون در قاعده زبان تركي هيچ كلمه يي با حرف(ر)شروع نمي شود وكلمه هاي كه با (ر)شروع مي شود را با حرف(الف)اغاز مي كنند انرا اروميه ناميدند مانند رقيه(اورقيه) رضا (ايرضا،irza)تبريز،هيچ سند معتبري وجود ندارد كه بتواند ثابت كند كه دختر هارون الرشيد بعد ورودش به تبريز تب اش ريخته باشد تازه دختر هارون كه عرب بوده چطور يك اسم فارسي براي ان انتخاب كرده در حالي كه قبلا  اين اسم بر روي اين شهر بوده است ..امروز بسياري از افراد اين شهررا تر بيز تلفظ مي كنند (تر ؛ترك ...بيز؛ ما ..ترك هستيم ما)هشترود (نام باستاني ان ؛اذران..مركز ان سرسكند  ويك كيلو متر در ان طرف شهر محله اي بنام هشتري قرار داشته است ونام منطقه ان هشتري ناميده مي شده ،سر (در اصل سار بوده به معني محكم ... كند ؛روستا ،بوده  ولي  بخا طر از بين بردن نام تركي ان وجه تسميه اي از خود ساختند وان را هشترود ناميدند ......


 

آراز به ارس –سوالان به سبلان –زنگان به زنجان –اروميه به رضائيه –سولدوز به نقده –ساري داش به سردشت

تاتائو چاي به سيمينه رود- آجي چاي به تلخه رود – قيزل اوزه ن به سفيد رود – قره سو به سيه چشمه –سائين قلعه بهشاهين دژ –تيكان تپه به تكاب –دوچي بهشتربان –گميچي به كشتيبان –محله ي ساري قايا به سارقيه – محله ي قاري كورپوسو به پل گاري –قويون داغي آداسي به جزيره كبودان

 

بؤلوم :
یکشنبه 4 دی 1390     یازار : تورك اوغلو

تخت سليمان

آثار باستاني اين مجموعه و درياچه جوشان آن، روي صفحه اي سنگي و طبيعي قرار گرفته كه از رسوبات آب درياچه به وجود آمده است.

قدمت اين منطقه از لحاظ سكونت گاه انساني به 3 هزار سال پيش باز مي گردد؛ و يكي از مهمترين آثار تاريخي كشور است كه به عنوان چهارمين اثر ايران در ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيده است.

اين مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستان شناختي و چه به لحاظ ارتباط با مدارك مكتوب تاريخي و اسطوره اي در شمال و غرب ايران كاملا منحصر به فرد است.

تخت سليمان

تخت سليمان

تخت سليمان

تخت سليمان

تخت سليمان

تخت سليمان

هم اينك در اين مجموعه آثاري از اوايل دوره ساساني تا دوره ايلخانان مغول شناسايي شده، ولي از آنجايي كه تاريخ نظري اين مجموعه به دوره هخامنشي و اشكاني مي رسد، بي ترديد در صورت ادامه حفاري، آثار مهمي از دوره هاي پيش از ساساني در اين محل كشف خواهد شد.

اين آثار- از آثار بزرگ توركان به حساب مي رسد.

تخت سليمان

بخش طبيعي مجموعه تخت سليمان متشكل از يك كوه آهكي است كه در قله آن، چشمه بسيار بزرگي (با درياچه اي به قطر حدود 100 متر) وجود دارد.

تخت سليمان

اين كوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهكي موجود در آب چشمه فوق شكل گرفته است. هم اينك در اطراف كوه تخت سليمان چندين تپه كوچك از اين نوع، در اطراف چشمه هاي آهكي در حال شكل گيري است.

تخت سليمان

كوه بلند زندان سليمان نيز يكي از همين كوه هاي رسوبي است كه در پنج كيلومتري تخت سليمان هزاران سال پيش شكل گرفته است (البته در حال حاضر چشمه به وجود آورنده اين كوه و درياچه آن خشك شده).

تخت سليمان

روند شكل گيري كوه هاي رسوبي در منطقه تخت سليمان امري طبيعي و مربوط به شكل خاص زمين و نوع املاح موجود در آب چشمه هاي منطقه است.

تخت سليمان

تخت سليمان

بؤلوم :
یکشنبه 4 دی 1390     یازار : تورك اوغلو

قلعه اسماعيل آقا (اسماعيل آقا قلعه سي)   

موقعيت :بخش نازلو چاي بالاتر از دانشگاه سراسري (بالاتر از كارخانه ماسه)

اين قلعه به قلعه اسماعيل آقا معروف است و قدمتش به دورة صفويه بر‌مي‌گردد از آثار باقيمانده از قلعه معلوم است كه قلعه بزرگ و با استحكامي بوده، در حال حاضر قسمتي از ديوارهاي قلعه و چند قسمت از بخش داخلي قلعه باقي مانده است. اين قلعه در بالاي يك كوه نسبتاً بلند قرار گرفته است.

قلعه بردوك        

موقعيت : جاده سرو 6 كيلومتري غرب روستاي بردوك

اين قلعه كه قدمتش به دورة صفويه بر مي‌گردد، به گفتة اهالي متعلق به ميرخان بوده است. قلعه در بالاي كوه قرار گرفته است و ميراث فرهنگي براي سهولت راه سنگ‌چيني‌ كرده است ولي به علت بي‌توجهي از بين رفته‌اند. در بالاي كوه دو اتاق در كنار هم ديده مي‌شوند كه با سنگ‌هاي بزرگ ساخته شده‌اند و ديوارهاي آن و ورودي آن نسبتاً سالم است. قسمتي نيز از برج و ديوارهاي قلعه در طرف ديگر به چشم مي‌خورد. همچنين ورودي قلعه نيز سالم است. با توجه به اينكه پيكرة اصلي بنا هنوز سالم است در آينده نزديك اگر مرمت كلي شود يكي از مهمترين مناطق گردشگري خواهد شد

قلعه دم‌دم

موقعيت :بخش نازلو چاي پايين‌تر از قلعه اسماعيل آقا

ساختمان شهرداري

موقعيت :ميدان ايالت ( انقلاب)

اين بنايي قديمي كه قدمتش به دوره قاجاريه بر مي‌گردد، داراي نمايي زيبا مي‌باشد كه به عنوان ساختمان شهرداري شهرت دارد

مدرسه قديمي هدايت

موقعيت :خيابان امام كوچه امير نظمي

دانشكده شهرسازي اقدام به مرمت توأم مدرسه هدايت و مسجد مناره كرده است بيشتر كارهاي مرمت تمام شده است و فقط قسمت كوچكي از آن باقي‌مانده است قدمت اين مدرسه به دوره قاجار بر‌ميگردد كه از جمله مدارس قديمي است كه در اروميه به يادگار مانده است.

حمام قراچه (حمام قائم)

موقعيت :بازار مركزي

اين حمام قديمي كه قدمتش به دوره قاجاريه مي‌رسد، يكي از حمام‌هاي قديمي مي‌باشد كه در حال حاضر نيز داير است اين حمام به نام حمام قائم شهرت دارد.

بازار قديمي اروميه

موقعيت :مركز شهر مابين خيابان امام و اقبال

اين بازار كه در مركز اروميه قرار گرفته است قدمتش به دوره‌هاي افشاريه ـ صفويه و قاجاريه برمي‌گردد. اين بازار از مجموعه چهارسو تشكيل شده است كه به راسته‌هاي متعدد تقسيم مي‌شوند. از مشخصه‌هاي اين بازار خنك بودن آن در فصل تابستان مي‌باشد.

 آرامگاه سرادين ابن‌موسي‌كاظم

موقعيت :روستاي ديزج تكيه و بخش باراندوز

اين آرامگاه در روستاي ديزج تكيه قرار گرفته است و ميراث فرهنگي مشغول مرمت كلي اين آرامگاه مي‌باشد. در ماههاي محرم و مراسم سوگواري و عزاداري در اين آرامگاه انجام مي‌گيرد.

امامزاده محمد و ابراهيم

موقعيت :روستاي امامزاده (12 كيلومتري اروميه به طرف قريه امامزاده)

اين زيارتگاه كه يكي از مهمترين زيارتگاههاي شهر اروميه به حساب مي‌آيد. مدفن دو برادر از امام‌زادگان بنامهاي محمد و ابراهيم است كه به قولي چهار پشت آنان به حضرت زين‌العابدين ميرسد. اين امامزاده زيارتگاه اهالي بوده است در ايام سوگواري انبوه جمعيت مشتاقانه عازم زيارت اين امامزاده مي‌شوند.  

يخچال دوقوز پله (9 پله)

موقعيت :خيابان همافر (محله دوقوز پله)

اين يخچال كه در محله‌اي به همين نام قرار گرقته است. كه قدمتش به دوره قاجاريه بر مي‌گردد. در حال حاضر ميراث فرهنگي آ.غ مشغول مرمت كلي اين بناي تاريخي مي‌باشد كه حدود 80 درصد از عمليات آن رو به اتمام است.

مسجد جامع اروميه

موقعيت :ضلع جنوبي بازار ـ جوار خيابان اقبال

اين اثر تاريخي به جا مانده باشكوه، فراوان در مجاور بازار شهر اروميه قرار دارد متعلق به سده هفتم هـ . ق است. محراب اين مسجد از نظر گچبري يكي از زيباترين آثار هنر معماري دوران مغول مي‌باشد. (بطول 82/7 و عرض 48/5 متر) موقعيت اين مسجد در بازار طوري قرار دارد كه از 3 طرف به معابر عمومي متصل مي‌شود. اين بنا قبلاً آتشكده بوده است و پس از رواج دين اسلام در ايران به مسجد تبديل شده است.

مسجد سردار

موقعيت :خيابان امام ( امتداد راسته غلام خان)

مسجد سردار يكي از قديمي‌ترين مساجد شهرستان اروميه مي‌باشد كه داراي آجركاري و ستونهاي قديمي مي‌باشد و قدمتش به دوره قاجاريه برمي‌گردد. بناي اين مسجد را عظيم السلطنه مشهور به سردار شهيد ساخته است كه در سال 1331 هـ . ق توسط وي ساعت بزرگي به آن نصب كردند و به همين دليل به مسجد (ساعتلو) نيز شهرت دارد.

كليساي ننه مريم    

موقعيت :ضلع‌غربي خيابان خيام جنوبي

كليساي مريم ننه اروميه كه قدمتش به اوايل قرن اول مسيح برمي‌گردد، در داخل شهر اروميه و يكي از كليساهاي قديمي آشوريان مي‌باشد كه بيشتر مورد توجه اقليت‌هاي مذهبي است.

كليساي سير

موقعيت :5 كيلومتري جنوب اروميه

اين كليسا كه در روستاي سير قرار گرفته است، حدود 10 خانوار ارمني زندگي مي‌كنند. كليسا به دو بخش تقسيم مي‌شود. داراي حياط است. ارامنه روزهاي جمعه اقدام به مراسم مذهبي و مي‌كنند. و همچنين نذر قربانيهاي خود را از اطراف و شهرستان به اين كليسا مي‌آورند.

ساختمان قديمي (ساختمان ستاد لشكر)

موقعيت :اروميه ميدان ايالت (انقلاب)

اين ساختمان  كه قدمتش به دوره قاجاريه برمي‌گردد يكي از ساختمانهاي قديمي زيبا محسوب مي‌شود كه به عنوان ساختمان شهرباني و ستاد لشكر شناخته شده است




ويژگيهاي جغرافيايي تاريخي و سياسي، اداري شهرستان اروميه :

شهرستان اروميه مركز استان آذربايجانغربي در جلگه‌اي، در كنار درياچه لاجوردي به همين نام گسترده شده است. زمينهاي بارور اروميه با آبوهواي مساعد و واقع شدن آن در معبر قفقاز، ارمنستان، آسيايصغير و بينالنهرين از يكسو و قرارگرفتن آن در كنار درياچه اروميه از سوي ديگر وضع ويژهاي به چهره اين شهرستان بخشيده است. اين شهرستان بيش از ساير نقاط ايران مورد توجه ملل پيش از تاريخ قرار گرفته است و شاهد آن تپه­هاي متعدد باستاني مي­باشد. يكي از اين تپه­ها، گويتپه (4 كيلومتري جنوبشرقي اروميه)است كه با قديمي­ترين تپه­هاي بينالنهرين،آسيايصغير و فلات ايران رقابت مي­نمايد. از سوي ديگر، منسوب داشتن زرتشت به اروميه و همچنين اينكه يك يا دو تن از حواريون زرتشت كه در تولد عيسي (ع) به بيتاللحم رفته بودند در اروميه مدفونند حاكي از آن است كه اين شهر يكي از بزرگترين كانونهاي مذهبي و علمي در گذشته­هاي دور بوده است. پس از ظهور اسلام نيز اروميه پس از مراغه دومين شهر آذربايجان به شمار ميرفته است. از قرن پانزدهم كه تركان عثماني جايگزين امپراتوري روم شرقي شدند باز اروميه، به عنوان شهر سرحدي از اهميت فوقالعاده­اي برخوردار بوده و داراي برج و باروي مهمي گرديد، برج سهگنبد و مسجدجامع هر دو يادگار مجد و عظمت تمدن اسلامي به شمار مي­روند. اين شهرستان بر اثر حوادث تاريخي بارها ويران شده و دوباره عظمت خود را تجديد نموده است.
 ويژگيهاي سياسي و اداري شهرستان اروميه :
شهرستان اروميه در جنوب شهرستان سلماس و شمال شهرستان نقده قرار گرفته است و آبهاي درياچه اروميه شرق آن را مي­پوشاند و از جانب غرب با كشور تركيه و از گوشه جنوب غربي با كشور عراق همسايه مي­باشد. شهرستان اروميه داراي 5 بخش به نامهاي مركزي، انزل، سيلوانه، صوماي برادوست و نازلو است كه با 20 دهستان سازمان يافته­اند.  
ـ بخش انزل با دهستان­هاي انزل جنوبي و انزل شمالي با مركزيت قوشچي.
ـ بخش سيلوانه با دهستانهاي ترگور، دشت و مرگور با مركزيت سيلوانه.
 
ـبخش صوماي برادوست با دهستانهاي برادوست، صوماي جنوبي و صوماي شمالي با مركزيت سرو.
ـ بخش مركزي با دهستانهاي باراندوزچاي، باراندوز چاي جنوبي، باراندوز چاي شمالي، باش قلعه، بكشلوچاي، تركمان، دول، روضه­چاي و نازلوچاي شمالي با مركزيت اروميه.
ـ بخش نازلو با دهستانهاي طلاتپه ، نازلوچاي و نازلوچاي شمالي با مركزيت نوشين.
مركز استان آذربايجان غربي و شهرستان اروميه، شهر اروميه است.
 
 تقسيمات شهرستان اروميه به تفكيك بخش و دهستان: 1379
نام
بخش / دهستان
مساحت
(كيلومتر مربع)
تعداد روستاها
نام مركز
جمع
داراي سكنه
خالي از سكنه
كل شهرستان
185/5251
614
606
8
اروميه
انزل
انزل جنوبي
انزل شمالي
295/643
269/420
026/223
39
32
7
39
32
7
ـ
ـ
ـ
قوشچي
قولنجي
قره­باغ
سيلوانه
ترگور
دشت
هرگور
692/1356
885/416
407/497
400/442
108
28
28
52
104
26
27
51
4
2
1
1
سيلوانه
موانا
راژان
زيوه
صوماي برادوست
برادوست
صوماي جنوبي
صوماي شمالي
721/1161
569/452
431/378
721/330
96
49
23
24
95
48
23
24
1
1
ـ
ـ
سرو
روند سفلي
هشتيان
ممكان
مركزي
باراندوزچاي
باراندوزچاي جنوبي
باراندوزچاي شمالي
باش قلعه
بكشلو چاي
تركمان
دول
روضه چاي
نازلوچاي جنوبي
613/1568
202/188
163/302
468/109
738/111
706/171
798/142
165/228
499/259
874/54
289
29
34
13
35
49
40
22
34
33
288
29
34
13
35
49
40
22
34
32
1
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
1
اروميه
باراندوز
بالانج
قره آغاج
يورقون آباد عليا
امامزاده
تركمان
ديزج دول
بالو
چنقرالوي يكان
نازلو
طلاتپه
نازلوچاي
نازلوچاي شمالي
864/520
628/88
943/165
293/266
82
14
22
46
80
13
21
46
2
1
1
ـ
نوشين
طلاتپه
نازلو
نوشين
 
ويژگيهاي جغرافيايي طبيعي شهرستان اروميه :
ـ موقعيت، حدود و وسعت شهرستان اروميه :
شهرستان اروميه با وسعت 185/5251 كيلومترمربع، حدود 8/15 درصد از سطح استان را به خود اختصاص داده است. طيف ارتفاعي اين شهرستان از 1000 مترتا بيش از 3500 متر از سطح دريا بوده و شيب متوسط وزني آن 9 درصد محاسبه شده است. بر اساس مطالعات ارزيابي و منابع اراضي از سطح شهرستان 57/41 درصد اراضي كوهستاني، 16/24 درصد تپه­ها و 28/34 درصد بقيه را اراضي دشتي و سيلابي و ... تشكيل مي­دهند كه از نظر مختصات جغرافيائي در37 درجه و32 دقيقه عرض شمالي و 45 درجه و4 دقيقه طول شرقي واقع گرديده است.
 ـ كوههاي شهرستان اروميه :
مهمترين كوههاي اين منطقه عبارتند از:
كوه علي ايمان (علي امان)‌به ارتفاع 1633 متر در جنوب شرقي شهر اروميه.
كوه سير داغي به ارتفاع 1700 متر در دو كيلومتري جنوب غربي شهر اروميه.
كوه جهودها (جهود داغي) به ارتفاع 1440 متر در شمال غربي شهر اروميه.

كوههاي قز ممسي در 6كيلومتري، ساري قيه در 7كيلومتري، ترشك در 5/7كيلومتري، گوشقيهسي در 5/8 كيلومتري، عليپنجهسي در4/9كيلومتري، بزوداغي در12كيلومتري، ساريداغ در15كيلومتريشمالشرقي اروميه قرار دارند.كوههاي مداولي در15كيلومتري غرب، ماهداغي29كيلومتري جنوبشرقي وكوههاي بردهرش36كيلومتري، زيارت بابيون و هرچين در 38كيلومتري غرب وكوههاي شهيدان، كمال و زيناتابوتان (كوهمرزيباتركيه) در 38كيلومتريجنوبغربي،كوه بايدوست در40كيلومتري،كتولداغي در50كيلومتري، ‌ساري داش، سركش نوچسلطاني وكورانداغي در 65كيلومتري شمالغربي اروميه، كوههاي اشكچي در30كيلومتري وكانيسبو در32كيلومتري جنوب اروميه،كوه زنبيل در25كيلومتري شمالشرقي (حاشيه درياچه اروميه)، كوه دشتك در20كيلومتري، كوه زرد در 28 كيلومتري جنوبغربي اروميه از جمله كوههاي مهم اين منطقه محسوب ميگردند.                                                   

          نمايي نزديك از درياچة كوه مام شيخ 

نمايي از درياچة قلة كوه شهيدان

                                                                            

 


دشت اروميه :اين دشت با مساحت 98100 هكتار در كنار ضلع غربي درياچه اروميه قرارگرفته وداراي352پارچه آبادي مي­باشد. عمده­ترين محدوديت اراضي قابل آبياري در اين دشت مربوط به بالا بودن سطح آب زيرزميني و نيز زهكشي مي­باشد. اراضي زير كشت زراعتهاي آبي در سال 1370 در دشت اروميه بالغ بر 40388 هكتار و اراضي زير كشت ديم معادل 13440 هكتار بوده است. بعلاوه مساحتي معادل 4500 هكتار در زير باغات به زراعت آبي مبادرت شده است. محصولات كشاورزي عمده در زراعت آبي گندم و يونجه به همراه شبدر و اسپرس و در زراعت ديم گندم و نخود است. دشت اروميه در اراضي ساحلي و كم شيب غرب درياچه اروميه واقع شده و رودخانه­هاي متعددي پس از عبور از ارتفاعات و تراس فوقاني وارد دشت اروميه شده و به درياچه اروميه مي­ريزنداز مهمترين آنها ميتوان به نازلوچاي، روضه چاي، شهرچاي، باراندوزچاي اشاره كرد.

 ـ دشت سيلوان :

اين دشت با مساحت 3800 هكتار در شمال دشت زيوه و جنوب دشت تلو واقع شده است و داراي 8 پارچه آبادي مي­باشد. اراضي زير كشت زراعتهاي آبي در سال 1370 در دشت سيلوانا بالغ بر 1343 هكتار و اراضي زير كشت ديم معادل 1223 هكتار بوده است. محصولات عمده زراعي دشت در زراعت آبي، يونجه (به همراه شبدر و اسپرس) و گندم ودر زراعت ديم گندم و نخود مي‌باشد. رودخانه بردهسور كه از ارتفاعات مرزي ايران و تركيه سرچشمه گرفته و از غرب به شرق جريان دارد آب اين دشت را تأمين ميكند. سرشاخه كاله­لو نيز از شمال به اين رود مي­پيوندد.

 ـدشت تلو :

اين دشت با مساحت 4400 هكتار در غرب درياچه اروميه و جنوب دشتهاي هورسين و ميرآباد و سرو و در شمال دشت سيلوانا قرار گرفته و شامل 18پارچه آبادي مي­باشد. اراضي زير كشت زراعتهاي آبي در سال 1370 در دشت تلو بالغ بر 2331 هكتار و اراضي زيركشت ديم معادل 1222 هكتار بوده است. محصولات كشاورزي اصلي از زراعت آبي يونجه (به همراه اسپرس و شبدر) و گندم و در زراعت ديم گندم و نخود بدست مي‌آيد. نازلوچاي عليا كه از كوههاي مرزي ايران و تركيه سرچشمه ميگيرد و روضهچايعليا كه از رودخانه­هاي فصلي بوده و با نزول بارانهاي فصلي و ذوب برفهاي قارلي داغ تغذيه مي­شوند دشت تلو را سيراب ميكنند.

دشت تلو، كمي نزولات جوي باعث خشكسالي است


ـ دره هاي شهرستان اروميه :

با توجه به وضع توپوگرافي شهرستان اروميه دره­هاي متعددي در آن وجود دارد و اين دره­ها به عنوان مكان مناسبي براي تفريح و گذران ايام تعطيل هفته و يا سال براي مردم خسته از كار روزمره و علاقمندان به طبيعت مورد توجه مي‌باشند. دره­هاي مهم شهرستان اروميه عبارتند از:

ـ دره مارميشو :

دره مارميشو در 45 كيلومتري غرب اروميه واقع شده و درياچه طبيعي آن به وسعت تقريبي 5 هكتار بر روي نازلوچاي از مناظر بديع و ديدني دره­هاي اروميه محسوب مي‌شود و اقشار مختلف مردم جهت تفريح به اين مكان مراجعه مي‌كنند.


 

نمايي از دره و درياچة مارميشو


 

 

ـ درهبند :

دره‌بند در شهرستان اروميه در مسير رودخانه شهرچاي در13كيلومتري اروميه واقع شده است. اين دره در اكثر فصول سال مورد   بهره­برداري گردشگران و علاقه­مندان به طبيعت است و از محلهاي تفرج اروميه ميباشد

ـ دره نازلو :

در جوار مركز دهستان نازلو به فاصله 30كيلومتري شمال باختري اروميه و همچنين در مسير رودخانه نازلو واقع شده است. اين دره يكي از مراكز مهم گردشگري اروميه به شمار مي­رود.

 ـ دره شهيدان :

اين دره در 35كيلومتري اروميه و در محور اروميه ـ اشنويه واقع گرديده است. در اكثر فصول سال مورد بهره­برداري علاقمندان به طبيعت مي­باشد.


درة شهيدان (قاسملو) قسمت خان دروسي


نمايي از باغات درة نازلو

ـ دره باراندوز :

دره باراندوز در مسير رودخانه باراندوز چاي در20كيلومتري اروميه واقع شده است. اين دره به جز فصل زمستان مورد بهره­برداري علاقمندان به طبيعت است.

 


منظره‌اي از درة زيباي باراندوز

 


نمايي از دره‌هاي كوچك اطراف شهر اروميه درة جرمي (ترگور)

                                


ـ غارهاي شهرستان اروميه:

ـ غار ليلي و مجنون و «شيرين و فرهاد» در30كيلومتري جنوب اروميه (محور اروميه ـ بالانج).

ـ غار تمتمان در 19كيلومتري شمال شرقي اروميه در نزديكي درياچه اروميه واقع است كه آثار مكشوفه آن به دوره پارينه سنگي تعلق دارد. غارهايي نيز در نزديكي روستاي «كهريز» و «ميرداود» قرار دارند كه بنام همين روستاها ناميده ميشوند.

 

 

دورنماي غار شيرين و فرهاد

غار فرهاد در روستاي ناناس منطقة دول

ـ جزاير شهرستان اروميه:

در تعيين ساختار توپوگرافي درياچه اروميه به دليل برخورداري از دو محيط آبي و خشكي متمايز مي­بايست به عوارض جزاير102گانه موجود در آن اشاره شود كه در اين رابطه به شرح سه جزيره بزرگ اكتفا گرديده و بقيه بصورت فهرستوار ارائه ميگردد. 

1ـ جزيره كبودان (قويون داغي) :

اين جزيره با وسعت 3125هكتار و با اختلاف ارتفاع 225متر بين سطح آب درياچه 1275متر و بلندترين قلهآن 1500متر، درحقيقت تپه ماهوري بوده كه در ميان اين گستره قلل زرزا (1500 متر)، گل دره (1500 متر) و قره داغ بزرگ (1427 متر) قابل ذكر است.

از منابع آبي اين جزاير چشمه كهريز در شرق جزيره و چشمه دامداما و چشمه محيطبان ميتوان اشاره نمودكه علاوه برتأمين آب حياتوحش از آب دامداما كه به مخازن بتني هدايت ميشود مأمورين مستقر در پارك و گردشگران و شكارچياني كه از داخل كشور و خارج با اخذ پروانه ويژه وارد كبودان ميشوند از آب اين چشمه استفاده مينمايند.

نمايي ازجزيرة كبودان

2ـ جزيره اشك:

چينخوردگيهاي اشك به صورت سلسله كوهي كم عرض در جهت طولي از شمال به جنوب امتداد يافته و قلل زاغه ديكي  (1499 متر)، پالان توكن (1482 متر)، جلمان (1477 متر) بي گوش يا بايگوش (1462 متر) در سطح 2150 هكتاري آن به چشم ميخورند.

و گوزنهاي زرد ايراني موجود در اين جزيره از تنها چشمه موجود در جنوب شرقي جزيره استفاده ميكنند البته آب چشمه به مخازن آب و از آنجا به آبشخورها هدايت ميگردد. ديگر منبع ذخيره آب كه در كددرسي جهت جمع­آوري رواناب­ها احداث ومورد استفاده وحوش جزاير قرار ميگيرد. 

 

نمايي از دره‌ايي در جزيره اشك

 

نمايي از جزيرة اشك

 

جزيره اسپير:

اين جزيره با مساحتي حدود 1150هكتار عمدتاً تپه ماهوري و داراي دو نقطه ارتفاعيساري تپه با 1422مترو قله مشرف به اسكله با 1420متر مي­باشد.

در اين جزيره يك چشمه در شمال شرقي و يك منبع ذخيره آب در دره اسكله مورد استفاده وحوش قرار ميگيرد.


نمايي از يكي از معروفترين جزاير سنگي درياچةاروميه بنام  مشتعثمان يا عثمان يومروقه

 


شماره رديف
نام جديد
تعداد
مساحت به كيلومتر مربع
ارتفاع بلندترين نقطه
 نام قديم
1
جوين
3
34/0
1322
آرپادرسي
2
جوزار
-
-
-
-
3
جودره
-
-
-
-
4
آرزو
1
37/5
1434
آرزو
5
سپيد
1
1/0
1305
آق داغ
6
بهرام
1
02/0
1293
آق مسته
7
زيرآبه
1
-
-
ابوالقاسم داشي
8
بستور
1
-
-
احود داشي
9
اردشير
1
09/0
حدود 1280
اردشه
10
اسپير
3
95/11
1422
اسپير
11
اسپيرو
-
-
-
-
12
اسپيرك
-
-
-
-
13
ميانه
1
-
-
اوهون
14
اشك
5
25/26
1499
ايشك
15
ميدان
-
-
-
-
16
چشمه كنار
-
-
-
-
17
بن اشك
-
-
-
-
18
اشك سر
-
-
-
-
19
چاك تپه
3
-
-
چاك تپه
20
دي
-
-
-
-
 
 
21
ماغ
-
-
-
-
22
برد
3
81/1
1393
چايرلي و دنه لي
23
آذر
-
-
-
-
24
ناهيد
-
-
-
-
25
خرسك
2
20/0
1329
خرسك
26
سنگان
-
-
-
-
27
بردين
2
19/0
1322
داش آدا
28
سنگو
-
-
-
-
29
تك
10
14/0
حدود 1280
دوقوزلر
30
كمان
-
-
-
-
31
سروش
-
-
-
-
32
تير
-
-
-
-
33
كنارك
-
-
-
-
34
تشبال
-
-
-
-
35
سريجه
-
-
-
-
36
پنهان
-
-
-
-
37
كفچه نوك
-
-
-
-
38
بن
-
-
-
-
39
شاهين
1
13/0
1345
سائين قلعه
40
زتپه
1
-
-
ساري تپه
41
ساماني
2
09/0
1285
ساماني
42
آذين
-
-
-
-
43
اسلامي
1
-
2175
شاهي
44
مهر
3
22/0
1310
شاه سرانلر
45
مهران
-
-
-
-
46
مهرداد
-
-
-
-
47
شورتپه
1
-
-
شور تپه
48
شوش تپه
1
-
-
شوش تپه
49
برزو
2
-
-
علي ميرزا
50
برز
-
-
-
-
51
گرز
1
-
-
عموجانلر
52
سياوش
1
007/0
1280 متر
قره آدا
53
سياه تپه
8
1/0
حدود 1280 متر
قره تپه
54
نهفت
-
-
-
-
55
تنجك
-
-
-
-
56
ناديد
-
-
-
-
57
تنجه
-
-
-
-
58
نهان
-
-
-
-
59
بردك
-
-
-
-
60
كاوه
-
-
-
-
61
زركمان
2
20/0
1324
قزل كنگور
62
زركنك
-
-
-
-
63
شمشيران
6
29/0
1324
قليج ياقلي قره
64
ايران نژاد
-
-
-
-
65
گرده
-
-
-
-
66
گيو
-
-
-
-
67
مهوار
-
-
-
-
68
مهديس
-
-
-
-
69
كبودان
1
20/30
1588
قويون داغي
70
گل سنگ
3
005/0
حدود 1280
كچل داش
71
كامه
-
-
-
-
72
كام
-
-
-
-
73
زاغ
3
75/0
1417
كمرداغ
74
مشكين
-
-
-
-
75
شبديز
-
-
-
-
76
سهران
7
20/0
حدود 1280
گاناجايا
77
سرخ
-
-
-
-
78
گلگون
-
-
-
-
79
كركس
-
-
-
-
80
آرام
-
-
-
-
81
پنهان
-
-
-
-
82
اميد
-
-
-
-
83
كنيوه
3
7/0
1350
گدوك تپه
84
گريوك
-
-
-
-
85
توس
-
-
-
-
86
بزرگ تپه
5
3/1
1345
گميچي
87
ناويان
-
-
-
-
88
كوچك تپه
-
-
-
-
89
ناخدا
-
-
-
-
90
ناوي
-
-
-
-
91
كاكائي بالا
3
-
-
كولايان داش
92
كاكائي پائين
-
-
-
-
93
كاكائي ميانه
-
-
-
-
94
مركيد
1
11/0
حدود 1280
مركيد
95
پيشوا
3
-
-
ملايوركي
96
تخت
1
47/0
1310
ياستي آدا
97
تختان
1
-
-
ياستي داشي
98
سياه سنگ
4
77/0
1322
ياستي ياقلي قره
99
اشكو
-
-
-
-
100
آرش
-
-
-
-
101
برزين
-
-
-
-
102
آتش
1
02/0
حدود 1280
يانخلي

منابع آب شهرستان اروميه در سه بخش آبهاي سطحي (رودخانه­ها، آبشارها) آبهاي زيرزميني (چشمه­ها، قنوات، چاهها)‌ و آبهاي راكد (سدها، تالابها، درياچه­ها) مورد بررسي قرار مي­گيرد.

رودخانه‌هاي شهرستان اروميه

 

 ـ آبهاي سطحي شهرستان اروميه :

شهرستان اروميه به علت وجود كوههاي مرتفع و بارشهاي فراوان برف و باران موجود وجود رودهاي متعددي گرديده است كه عمده­ترين آنها عبارتند از:

 ـ نازلو چاي:

سه شاخه قصريگ، رود صوفيان و چم كدران از ارتفاعات شمالي و شمالغربي حوزه آبخيز موردنظر سرچشمه گرفته و در دره­هاي در جنوب صوفيان به يكديگر پيوسته و بنام دريگچاي يا گنبدرود به سمت جنوب جريان مي­يابند. شاخه اصلي ديگر با نام نازلو از كوههاي برده­رش و ارتفاعات مرز مشترك ايران و تركيه سرچشمه گرفته و از جنوب به شمال جريان مي­يابد. اين دو شاخه به هم پيوستهو شاخه اصلي يعني نازلوچاي را تشكيل مي­دهند و به سمت شرق تغيير مسير داده و پس از عبور از آبادي نازلو در اراضيكم شيب جريان يافته و به شاخه­هاي متعددي در دشت اروميه به منظور آبياري تقسيم ميشود.سه شاخه قصريگ، رود صوفيان و چم كدران از ارتفاعات شمالي و شمالغربي حوزه آبخيز موردنظر سرچشمه گرفته و در دره­هاي در جنوب صوفيان به يكديگر پيوسته و بنام دريگچاي يا گنبدرود به سمت جنوب جريان مي­يابند. شاخه اصلي ديگر با نام نازلو از كوههاي برده­رش و ارتفاعات مرز مشترك ايران و تركيه سرچشمه گرفته و از جنوب به شمال جريان مي­يابد. اين دو شاخه به هم پيوستهو شاخه اصلي يعني نازلوچاي را تشكيل مي­دهند و به سمت شرق تغيير مسير داده و پس از عبور از آبادي نازلو در اراضيكم شيب جريان يافته و به شاخه­هاي متعددي در دشت اروميه به منظور آبياري تقسيم ميشود.

 ـ روضه چاي:

اين رودخانه از دامنه­هاي كوه بردهرش با ارتفاع 3608 متر و كوه ميريزده با قله­اي به ارتفاع 3479 متر سرچشمه گرفته و در مسير غرب به شرق جريان مييابد. پس از طي مسافتي وارد دشت اروميه ميشود و اراضي كشاورزي را آبياري ميكند. سيلابهاي اين رودخانه از طريق مسيل قريچه­لوي اصلان وارد اراضي باتلاقي درياچه اروميه ميشود.

نمايي از رودخانه و درة باصفاي روضه چاي

نمايي از رودخانه نازلو چاي و سد كشتگر

ـ شهرچاي:

سرشاخه­هاي اصلي اين رودخانه از ارتفاعات مرزي ايران و تركيه در غرب شهرستان اروميه سرچشمه گرفته و رودخانه در مسير خود شاخه­هاي فرعي متعددي را دريافت مي­نمايد. رودخانه در ادامه مسير خود از جنوب شهر اروميه عبور كرده و در دشت اروميه با شيب ملايمي جريان يافته و در انتها وارد حاشيه باتلاقي درياچه اروميه ميشود.

ـ باراندوز چاي:

اين رودخانه از دو سر شاخه اصلي باراندوزچاي و بالانج چاي تشكيل شده است. سرشاخه باراندوزچاي از ارتفاعات مرزي ايران و تركيه و از دامنه­هاي غربي كوههاي بناد بنجول سرچشمه ميگيرد. اين شاخه از دشت زيوه عبور كرده و در طي مسير خود تغيير جهتهاي متعددي ميدهد. سرشاخه بالانجچاي كه از ارتفاعات كشوغزان و احمد والي در شمال اشنويه سرچشمه گرفته و در امتداد شمال در كنار جاده اشنويه به اروميه ادامه مسير داده و پس از طي مسافتي و دريافت شاخه هاي كوچك متعدد در حاشيه غربي جاده مذكور به سرشاخه باراندوز مي­ريزد. رودخانه باراندوز پس از ورود به دشت اروميه به شعبات مختلف تقسيم ميگردد و در انتها در شمال آبادي جيران به باتلاقهاي شور ساحل درياچه اروميه ميريزد.

ـ آبشارها:

ـ آبشار ديزج (سوله دوكل):

آبشار ديزج با چمنزارهاي اطراف در نزديكي روستاي ديزج از توابع زيوه در جنوب غربي شهرستان اروميه واقع گرديده و با توجه به اينكه تاكنون ناشناخته بوده هيچگونه سرمايه­گذاري از نظر دسترسي به منطقه و غيره نشده و دسترسي به آن را براي مشتاقان با مشكل مواجه ساخته است. اين آبشار يكي از سرشاخه­هاي رودخانه باراندوزچاي محسوب ميگردد.

 ـ آبشار سلوك:

اين آبشار در32كيلومتري غرب اروميه در نزديكي روستاي سلوك واقع شده است. آب اين آبشار از ارتفاعات كوههاي سلوك از رشته كوههاي زاگرس از ذوب برفها و چشمه سارها تأمين و جاري است. ارتفاع آبشار حدود 76 متر بوده و در دره­اي پرشيب ازلاي صخره­هاي مشرف به روستا عبور و در مسير بصورت پله­هاي طبيعي بوده كه بر زيبائي آن افزوده است. اين محل بصورت مكان تفرجي گسترده در بين اهالي مردم اروميه شناخته شده و روزهاي تعطيل هزاران نفر در دامن طبيعت زيباي اينتفرجگاه به تفريح مي پردازند. راه دسترسي به اين آبشار از طريق جاده انهر به جاده منتهي به محور سرو ـ راژان مي­باشد كه در غرب جاده مذكور اولين روستا بنام سلوك در آن قرار دارد.

 

 

مناظر از طبيعت آبشار سوله دوكل

 

 

 

مناظر دامنه‌هاي اطراف آبشار سوله دوكل                             

 

 

 

ـ آبشار شملكان :

آبشار شملكان در روستايي به همين نام در نزديكي روستاي بند واقع شده است. در فصل‌هاي پرباران منظرة زيبايي از آن كاشفان طبيعت را به سوي خود جلب مي‌كند، اين روستا از جانب كوه سير نيز قابل دسترسي مي‌باشد.

 


 

نمايي از آبشار سلوك در فصل بهار


چشمه­هاي اين شهرستان در دره­هاي مناطق كوهستاني ظاهر گرديده­اند. كه مالكيت بعضي از آنها در كنار روستاها با افراد بوده و جهت مصارف كشاورزي و شرب مورد استفاده قرار ميگيرد. بعلاوه چشمه سارهاي كوچك و بزرگ از دامنه­هاي كوههاي مرزي ايران و تركيه و دره­ها سرچشمه گرفته و اين چشمه­سارها با تعداد فراوان خود رودخانه­هاي اين منطقه را تشكيل مي­دهند. از نمونه چشمه­سارهاي اين منطقه ميتوان : مسكين ، چر، قوشجي،نيژ، خان، دولاما، سلطان، هفت آباد، ريشكند، برده رش، موانا، ديزج را نام برد.

 

آب معدني زنبيل داغي

 

چشمة آب معدني هفت آباد

ـ چشمه هاي معدني شهرستان اروميه عبارتند از:

ـ چشمه آب معدني زنبيل در 31كيلومتري شمال شرقي اروميه

ـ چشمه آب معدني هفت آباد در روستاي هفت آباد و 50كيلومتري جنوب غربي اروميه

ـ چشمه آب معدني قينجه در 27كيلومتري جاده اروميه ـ سلماس

چشمة دامدامه

ـ چاههاي شهرستان اروميه:

چاههاي شهرستان اروميه در سال 1379- 1378 به تعداد 933 حلقه چاه هاي عميق و تعداد 17032 حلقه چاه نيمه عميق كه به ترتيب با تخليه سالانه 797/274 ميليون مترمكعب و 218/270ميليون مترمكعب و بامجموع تخليه سالانه 015/545 ميليون متر مكعبمورد بهره­برداري قرار ميگيرد.

 ـ آبهاي راكد شهرستان اروميه:

آبهاي راكد در سه بخش سدها ، تالابها  و درياچه­ها مورد بررسي قرار ميگيرد.

 ـ سدهاي شهرستان اروميه:

تاكنون بر روي رودخانه­هاي شهرستان اروميه هيچ سدي احداث نگرديده است ولي اخيراً بر روي شهرچاي اروميه سدي در دست احداث بوده و به علت عدم اعتبار كافي از پيشرفت چندان مناسبي برخوردار نمي­باشد و نيمه تمام است.

 ـ تالابهاي شهرستان اروميه:

درياچه اروميه در كنوانسيون رامسر به عنوان تالاب بينالمللي شناخته شده است كه شرح درياچه اروميه در بخش درياچهها خواهد آمد.

 ـ درياچه هاي شهرستان اروميه :

 -درياچه اروميه:

درياچه اروميه بزرگترين آبگير دائمي آسياي غربي مي باشد كه در غرب فلات ايران و غرب شهرستان اروميه قرار گرفته و از شمال به جنوب كشيده شده و آذربايجان را به دو قسمت غربي و شرقي تقسيم كرده است. حوزه آبگير درياچه اروميه 35هزاركيلومتر مربع وسعت دارد كه حدود شمالي حوزه آن به حوزه ارس، شمال خاوري آن كوههاي سبلان و سهند و جنوب خاوري آن به حوزه قزل اوزن و جنوب آن بهكوههاي كردستان و غرب آن به كوههاي مرزي محدود ميگردد. پست­ترين نقاط آن با 1300 متر ارتفاع و ارتفاع متوسط حوزه اين ناحيه 2000متر ميباشد. طول درياچه از شمال به جنوب 130كيلومتر و عرض آن بين 14 تا 50كيلومتر متغير ميباشد. گنجايش آن در حدود 12 ميليارد مترمكعب برآورد گرديده است. عمق متوسط درياچه 5 متر است و ژرفاي آن به سمت شمال 5 تا 6 متر و قسمتهاي جنوبي و جنوب غربي 14 متر و گاهاً15 تا 16 متر ميرسد (نزديك كاظم داشي) سطح آب درياچه در فصول مختلف سال نوسان داشته و در تابستان سطح آب آن پائين مي­آيد و از وسعت آن كاسته ميشود و تشكيل كرانه­هاي باتلاقي با شيب ملايمي را ميدهد و (به استثناي كرانه­هاي كوهستاني) بواسطه بارندگيهاي ساليانه سطح آن همواره متغير بوده بطوريكه در طول فصول سال به شكل معيني درمي آيد

درياچه اروميه از فراز جزيرة كبودان

 

درياچه مارميشو:

اين درياچه به وسعت تقريبي 5 هكتار در 45كيلومتري غرب اروميه واقع گرديده است. اين درياچه بر روي رودخانه نازلوچاي در دره­اي به همين نام بوجود آمده است.

درياچة مارميشو  از فراز تپه‌هاي اطراف

 

زمينشناسي شهرستاناروميه :

مطالعات زمين شناسي اين منطقه را ميتوان در دو بخش اصلي تقسيم و مطالعه نمود:


1ـ زمين شناسي تا دوره چهارم:

دراينمنطقه تشكيلات ليتولژيكي وجود دارد چنانچه برآمدگيهاي شرق اروميه عموماً‌ از سنگهاي آذرين و بخصوص از آندزيت و بازالت قليائي مركب ميباشد، بيشتر فرورفتگيهاي شمال شرقي اروميه از سنگهاي گرانيت مخلوط با گنيس تشكيل يافته و نظر به اينكه اين سنگها از فلدساپت تشكيل شده­اند از لحاظ پتاسيم و طبيعتاً كشاورزي نيز اهميت دارند، نظيرماسه،‌ماسه ريز، رس و همچنين تركيبات «اولترابازيك» از قبيل شيست به مقدار متنابهي در شرق و شمال شرق اروميه يافت ميشود، بطور كلي مواد رسوبي و ته نشستي اطراف اروميه خواص مواد شيميايي تركيبات قليايي و نمكي تشكيلات قرمز و كوههاي نمك واقع در حوضه رودخانه­هاي مربوطه را منعكس مي­نمايد.

 2ـ زمين شناسي دوران چهارم:

از مشخصات اين دوره يا دوره هولوسن ايجاد تشكيلات آبرفتي يا تشكيلات رسوبي رودخانه است كه مواد سازنده آنها اكثراً از ذرات ريز خاك و در حدود اندازه ذرات رس بوده كه نتيجتاً خاكهاي رسي جلگه­هاي شرق منطقه اروميه را بوجود آورده­اند زمينهاي باتلاقي و شور اطراف درياچه اروميه و كليه اراضي رودخانه­اي منطقه­اي كه هم اكنون نيز بر وسعت اين تشكيلات افزوده ميشود جزء اين گروه ميباشد. بخشي از جلگة اروميه زماني زير آب درياچه بوده و حتي در اوايل پليوسن از دوران چهارم وسعت درياچه به دو برابر مساحت فعلي مي­رسيده و سطح آب آن تا حدود 30 متر مرتفع تر از ارتفاع فعلي بوده است. به علت تأثير آب شور دريا طي دوران كنوني زمين­شناسي بخش وسيعي از اراضي شور و باتلاقي اطراف درياچه بوجود آمده كه به تدريج از وسعت درياچه كم ميشود و به سطح زمينهاي مزبور اضافه ميگردد.

تشكيلات زمين­شناسي ناحيه از اواخر دوران اول شروع و تا عهد حاضر ادامه مي­يابد رسوبات دوران اول از تشكيلات پرمين با وجود سنگهاي دگرگوني و دولوميتها و ماسه سنگها مشخص ميشود دوران دوم از تشكيلات دوره­هاي ژوراسيك و كرتاسه كه شامل رسوبات كنگلومراو شيست­هاي سياه رنگ و دولوميتهاي آهكي مي­باشد تشكيل يافته است، از نظر تغذيه دشت رسوبات دوره پرمين آبدار بوده و دشت را تغذيه مينمايد و كنگلومرا و شيست­هاي سياهرنگ ژوراسيك هيچ نقشي نداشته ليكن دولوميتهاي آهكي با شكاف و درز فراوان (تكتونيزه) در تغذيه آب زيرزميني و تغذيه دشت اروميه مؤثر مي­باشد. دوران سوم از رسوبات آهكي ائوسن كه گسترش زياد داشته و درز و شكاف فراوان دارند تشكيل يافته است. اين رسوبات دردره­هاي باراندوز و نازلو منبع تغذيه آبهاي زيرزميني ميباشند و تشكيلات اليگوميوسن متشكل از تناوب ماسه سنگ و كنگلومرا و مارن است و هيچ نقشي در تغذيه منابع آب زيرزميني ندارند.آهكهاي مارني ميوسن كه غيرقابل نفوذ بوده و گسترش وسيع دارند مربوط به اواخر دوره سوم ميباشند. رسوبات دوران چهارم شامل تراسها و تراورتنها ميباشند تراسهاي اين ناحيه بر دو نوع ميباشند تراسهاي درياچه­اي غيرقابل نفوذ بوده و در ارتفاع 100 متري بالاي سطح درياچه مشاهده مي­گردند، همچنين تراسهاي رودخانه با ضخامتهاي 40 متر سطوحي كه كم آب است، تراسهاي با ضخامت 60 متر كه نسبتاً آبدار بوده و تراسهاي بيشتر از 60 متر ضخامت كه خيلي آبدار ميباشد.

 

ـ لرزه خيزي :

شهرستان اروميه بر حسب تقسيم‌بندي استان بر حسب پيش بيني احتمالي وقوع زلزله (بر اساس آخرين نظريات علمي) در نواحي تخريبي كم و نواحي تخريبي متوسط قرار گرفته است. در سال 671 هجريقمري زلزله­اي در آذربايجان شرقي و غربي روي داد و نيز در سال 1300 هجري قمري وقوع زلزله در قسمت اعظم آذربايجان و در ارديبهشت ماه سال 1309 شمسي زلزله شهر اروميه را تكان داد.

 خاك شناسي شهرستان اروميه :

1ـ خاكهاي منطقه اروميه:

خلاصه نتايج مطالعات منطقه­اي كه منطبق با آخرين بررسيهاي زمين شناسي و حفاري بوده به شرح ذيل ميباشد.

1ـ مطالعات ژئوفيزيكي نشان دهنده آنست كه در تمام دشت اثري از لايه­هاي آهكي ائوسن و كرتاسه وجود ندارد و قاعدتاً اين تشكيلات بايستي در عمق نسبتاً‌زيادي قرار گرفته باشند.

(در چندين نقطه در دهانه دشت نازلوچاي اين تشكيلات در اعماقي در حدود 150 الي 200 متر تشخيص داده شده­اند).

2ـ سنگ كف دشت اروميه از لايه­هاي مارني غيرقابل نفوذ ميوسن تشكيل شده است.

در سمت شرقي دره بزرگ شمالي ـ جنوبي تشكيلات اليگوميوسن در زير دشت بصورت برآمدگي ظاهر گرديده است.

بطوريكه از شمال به جنوب شامل دره­هاي دشت شيطان آباد ـ دره نازلو چاي ناحيه ساريجالو ـ آتشفشاني
گلمانخانه ـ دره نهرچاي و دشت اسلاملو ميباشد.

3ـ وجود يك طبقه شني سطحي در اغلب دشت قوشچي مشاهده ميشود ضخامت آبرفتها قابل ملاحظه بوده و در حدود 100 تا 150 متر برآورد شده است. در ساير نقاط دشت قوشچي ضخامت آبرفتها كم و به علت پائين بودن سطح آب فقط ضخامت كمي از اين آبرفتها آبدار ميباشند.

4ـ دشت اروميه از آبرفتهاي رودخانه­هاي نازلوچاي, روضه چاي, باراندوز چاي و شهرچاي تشكيل يافته كه روي لايه­هاي مارني و ماسه سنگي اليگوميوسن قرار گرفته­اند.

در اين دشت وجود سفره هاي تحت فشار آرتزين مسلم ميباشد كه اين سفره آب مربوط به تشكيلات اليگوميوسن ميباشد.

دشت اروميه كه از شهر اروميه شروع شده و بدو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم ميشود و در قسمت شمالي ضخامت آبرفتها 100 تا 150 متر و در قسمت جنوبي نيز ضخامت آبرفت در همان ميزان ميباشند.

از طرفي مخروط افكنههاي قديمي رودخانه­هاي نازلوچاي، باراندوزچاي و نهرچاي پس از عبور از آخرين برآمدگي تشكيلات اليگوميوسن، محمولات خود را به صورت مخروط افكنههاي متعددي رسوب داده­اند كه، مخروط افكنه­هاي انگنه رودخانه نازلوچاي وحوضه اروميه از آن جمله­اند. اراضي كشاورزي آذربايجانغربي بيشتر تحت تأثير عوامل خاكشناسي سنگ مادري، مواد اوليه، عوارض پستي و بلندي و آب و هوا توليد شده است، اين خاكها از نظر استعداد توليدات كشاورزي به 5 گروه تقسيم  شده­اند.

 

جدول آمار خاكهاي استان آذربايجان غربي بر حسب محدوديت و استعداد توليد محصولات كشاورزي

رديف

مشخصات خاكها

مساحت در هزار هكتار

درصد نسبت به كل اراضي

1

داراي مشكلات زيادي از نظر امور زراعي نيستند

454

6/13

2

زهكشي طبيعي آنها زياد مناسب نيست

385

5/11

3

ناهمواريهاي سطح خاك زياد و يا ضخامت آن كم ميباشد

2108

59

4

زهكشي طبيعي داشته اما با كمبود آب كشاورزي مواجه مي­باشند

287

6/8

5

شوره زارها، باتلاقهاي شور، مارنهاي گچي و نمكي

245

3/7

 اين اراضي از نظر استعداد و شايستگي جهت توليدات كشاورزي متفاوتند و تغييرات آنها نيز به علت عواملي بوده كه بر حسب شدت و ضعف آنها، ارزش زراعتي خاك مربوطه را معين ميكنند.

اراضي ناحيه اروميه داراي13سري خاك مشخص ميباشد كه از لحاظ قابليت آبياري 6درجه خاك تشخيص داده شده است.

1ـ خاكهاي درجه 1:  استعداد باروري محصولات زراعتي مختلف با عملكرد رضايت بخش ميباشد كه شيب آنها ملايم و يا مسطح است و انجام عمليات كشاورزي به سهولت امكان پذير ميباشد خطر فرسايش زيادي وجود ندارد و عمق خاك زياد و داراي املاح محلول زيان آور نميباشد.

2ـ خاكهاي درجه 2 : جهت آبياري مناسب بوده و از لحاظ قدرت توليد محصول و كشت نباتات زراعتي محدود و كمتر از اراضي درجه

1 ميباشد .  انجام عمليات آبياري به آساني انجام نگرفته و عوارض شوري و قليايي آنها كم است.






   چاپ   كمينه 










بؤلوم :
جمعه 2 دی 1390     یازار : تورك اوغلو



 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 

 

Az Yaşa Azad Yaşa Insan Yaşa

ديل وطن

"آنا" كلمه سيله معنايا دولار

"آنا"وطنيميز "آنا" ديليميز.

دوغروسو آناسيز ياشاماق اولار

ياشاماق چتين دير ديلسيز وطنسيز.

ائلدار موغانلي*


بؤلوم :
جمعه 2 دی 1390     یازار : تورك اوغلو



 

 

ازجمله ملتهائي كه از كوروش به بدي ياد ميكنند سكاها مي باشند كه يكي از اقوام تركان قديم بوده و در تحت حاكميت كوروش قرار نگرفته اند . متن زير از رقيه بهزادي در كتاب قومهاي كهن آسياي ميانه دربرگيرندة نكات و حقايق تاريخي است ، كه ملكه سكاها بنام تومروس فائيم بعنوان نامه به كوروش فرستاده است : اي پادشاه ، به تو نصيحت مي كنم كه دست از اين كار برداري ، زيرا معلوم نيست كه به نتيجة مطلوب دست يابي ، به فرمانروائي بر قوم خود خرسند باش و بگذار بر سرزمين خود سلطنت كنم . افسوس كه به سخنم گوش فرا نخواهي داد ، زيرا آنچه كه كمتر به &

هفته نامۀ فارسهاي مقيم كانادا كه در صفحه 30-31 شماره 625خود در مقاله اي تحت عنوان " قتل كوروش كبير پس از 29 سال فرمانروايي" كشته شدن كوروش را بدست فرمانرواي آذربايجاني اعتراف كرده است اين در حاليست كه بعضي از دروغ پردازان تاريخ ايران در بعضي از سايتها و نوشته هاي خود نوشته اي را از كوروش ياد ميكنند (كوروش بزرگ: فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و موميايي به خاك بسپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاك ايران را تشكيل دهد) حال با توجه به مقاله نوشته شده ميتوانيد به واقعيت و دروغ پردازي پان فارسها پي ببريد

كوروش پس از فتح بابل ، بر آن شد با توسل به نيروي نظامي اش كه فوق العاده نيرومند بود و تاكنون شكستي را تجربه نكرده بود، ماساژت را نيز مغلوب كند. ماساژت ها در شمال شرق و غرب ايران(آذربايجان) در كرانه رود آراكس(آراز) در همسايگي قوم ايسه دونر زندگي مي كردند. مساژت ها(آذربايجانيها) بسيار ماجراجو بودند. كوروش به دلائل متعدد به سرزمين ماساژات ها لشكر كشي كرد او انگيزه هاي گوناگوني براي سركوب اين قوم داشته است . يكي پيشينه او بود.او باور داشت كه بيش از يك انسان است . و بيش از همه شانس با او بوده است و در همه جنگ ها با موفقيت به اهداف خود دست يافته است . گفتي است كه كوروش عليه هر مللتي اراده به لشكر كشي مي كرد ، انصراف او چنين تصميمي ناممكن بود و كسي نمي توانست او را از انجام اين تصميم باز دارد . حمله به ماساژت ها(آذربايجان)زماني صورت گرفت كه فرمانرواي ماساژتها (آذربايجانيها) فوت كرده بود و همسر او كه زني به نام مومي ريس تومروس بود بر آنها حكومت مي كرد به روايت هرودوت "كوروش فرستاده اي را نزد اين زن فرستاد و از او خواستگاري كرده ، تومروس گمان مي كرد كه كوروش از او خواستگاري نگرده است ، بلكه مي خواهد سرزمين آذربايجان را تصاحب كند و بر اين اساس به كوروش پاسخ منفي داد. وقتي درخواست كوروش توسط تومروس پذيرفته نشد ، عليه ماساژت ها لشكر كشي كرد.تومروس براي كوروش پيغام فرستاد كه به سرزمين خود باز گردد و فكر حمله به سرزمين آنها رااز سر خود بيرون كند . كوروش پس از مذاكره با صاحب منصبان به اين نتيچه رسيد كه در سرزمين ماساژت ها يعني سرزمين تومروس با آنان روبه رو شود. در جنگي كه صورت گرفت پسر تومروس اسير شد و تومرس از كوروش درخواست كرد كه پسرش را آزاد كند و به محض اينكه كوروش او را آزاد كرد ، پسرش خود كشي كرد.و تومرس از آن همه نيروهاي جنگجوي آذربايجاني راگرد آورد و به مقابله با كوروش فرستاد.مانند اين كشتار تاكنون در ميان بربرها(غيريوناني)سابقه نداشته است . جريان اين كشتار به اين صورت بود كه نخست طرفين از دور با كمان به سوي يكديگر به نبرد پرداختند و كاملا به يكديگر نزديك شدند.با اين كه طرفين زمان درازي با يكديگر جنگيدند، هيچ كدام از طرفين فرار اختيار نكردند،در پايان اين جنگ ماساژت(آذربايجاني)ها پيروز شدند. بخش عظيمي از سپاه پارسيان نابود شدند ودر حين اين جنگ كوروش نيز كشته شد؛ پس از آن كه بيست و نه سال پادشاه بود. تومروس مشكي را پر ازخون انسان ها جمع كرد و از ميان اجساد كشته شدگان پارسي،جسد كوروش را يافت و سر اورا در اين مشك فرو برد و با لحني سرزنش آميز چنين گفت:تو پسر مرا از من گرفتي ، من كه هنوز زنده ام و بر تو پيروز شدم .من دستور دادم كه تو را با خون سيراب كنند .

 

بؤلوم :
جمعه 2 دی 1390     یازار : تورك اوغلو



 

فاجعه خوجالي

دسته‏هاي مسلح ارمني در بامداد 26 فوريه سال 1922 با مشاركت مستقيم لشكر 366 شوروي سابق كه در آن برهه در شهر خان‏كندي  قره‏باغ كوهستاني مستقر بود‏، به شهر خوجالي كه حدود هفت هزار نفر آذربايجاني در آن سكونت داشتند‏، حمله كردند‏. جنايت پيشگان سركش ارمني با كمك هواداران مزدور خارجي خود‏، در همين شب شهر خوجالي را با خاك يكسان كردند‏. با پشتيباني بخش وسيعي از وسايط سنگين نظامي متعلق به لشكر 366‏، شهر كاملا نابود شده و به آتش كشيده شد‏. اهالي غير نظامي و غير‏مسلح هدف قتل‏عام وحشيانه واقع شدند‏، كودكان‏، زنان‏، افراد سالمند و بيمار با سفاكي غير‏قابل تصوري به قتل رسيدند‏. ارمني‏ها در آخرين سالهاي قرن بيستم‏، جنايت تاريخي ديگري – نسل‏كشي خوجالي – را پديد آوردند‏.

در نتيجه نسل‏كشي خوجالي 613 نفر كشته شده و 1275 نفر از اهالي به اسارت برده شدند‏. از سرنوشت 150 نفر از اين اسرا ، هنوز نيز اطلاعي در دست نيست‏. در نتيجه اين فاجعه بيش از 1000 نفر از اهالي غير نظامي با اصابت گلوله مستقيم‏، با درجات مختلف بدني معلول شدند‏. 106 نفر از كشته‏شدگان‏، زنان‏، 83 نفر كودك خردسال و 70 نفر پير كهنسال بودند‏. 76 نفر از معلولين را پسران ودختران نابالغ تشكيل مي‏دهند‏.

در نتيجه اين جنايت نظامي – سياسي ، 6‏ خانواده كاملا نابود شده‏، 25 كودك هر دو والدين‏، 130 كودك نيز يكي از والدين خود را از دست دادند‏. 56 نفر از كشته‏شدگان با درنده‏خويي و بي‏رحمي وحشيانه‏اي به قتل رسيدند‏. آنان زنده زنده در آتش سوزانده شده‏، سرهايشان بريده شده‏، پوست بدنشان كنده‏، چشمان كودكان خردسال از حدقه بيرون آورده شده و شكم زنان حامله با سرنيزه پاره پاره شده بود‏.
اعمال ارامنه و هواداران خارجي‏شان در ارتكاب فاجعه خوجالي‏، ضمن آنكه نمونه‏اي آشكار از نقض وقيحانه حقوق بشر و بي‏اعتنايي بي‏شرمانه به قوانين حقوق بين‏المللي به شمار مي‏آيد‏، با كنوانسيون ژنو‏، منشور جهاني حقوق‏بشر‏، معاهدات مختلف بين‏المللي درباره حقوق مدني‏، سياسي‏، اقتصادي‏، اجتماعي و فرهنگي‏، منشور جهاني حقوق كودكان‏، منشور جهاني درباره حفاظت از زنان و كودكان در هنگام وضعيت فوق‏العاده و مناقشات و ديگر قوانين حقوقي بين‏المللي ضديت آشكار دارد‏.